«بسم الله الرحمن الرحیم
وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسقَيناهُم ماءً غَدَقًا
ملت شریف و بزرگوار ایران!
خردادماه سال 1392 پس از تبریک به منتخب شما و آرزوی موفقیت در مسیر انقلاب اسلامی برای وی، به دوستان خود اعلام کردم:«کار ما تازه شروع شده است...»
سعید جلیلی 26فروردین1396 با انتشار بیانیهای که با جملات بالا شروع میشد رسماً اعلام کرد در این انتخابات ثبت نام نخواهد کرد. بیانیۀ مذکور نه صرفاً اعلام یک انصراف بود نه وعدۀ آغاز یک فعالیت جدید، بلکه نقطۀ عطف فعالیت جدی انتخاباتی مردمسالارانهای بود که از چند ماه قبل دانشگاهبهدانشگاه و شهربهشهر آغاز شده بود تا مردمی که آزادانه انتخاب میکنند راه حلهای تفکر انقلابی را برای ادارهی امور بشناسند و باور کنند؛ زیرا «آنگاه که مردم اقناع شوند تنها تفکر انقلابی میتواند کشور را از تنگناها و تهدیدها عبور دهد و فرصتها را به نتیجه برساند، این باور، مردم را به گزینهای انقلابی در انتخابات رهنمون خواهد ساخت». همین بود که پس از این بیانیه نشستها و سفرها استانبهاستان و شهربهشهر و روستابهروستا با طراحی نو پیگیری شد و شکل جدیدی از فعالیت سیاسی انتخاباتی به نمایش گذاشته شد.
«حضور مستمر در روستاها و شهرهای استانهای مختلف و برگزاری جلسات مباحثه دانشجویی در ده ها دانشگاه کشور تلاشی نه برای دعوت به خود بلکه وظیفهای برای اثبات و تبیین کارآمدی تفکر انقلابی فارغ از هر شخص و چهره و گروه و جناح بود. وظیفهای که همچنان اصلیترین دستورکار همۀ دلسوزان انقلاب و علاقهمندان به پیشرفت کشور است...»(از بیانیۀ 26 فروردین)
در همان بیانیه آمده بود:
«انتخابات در نظام مردمسالاری دینی نه صرفاً مسیری برای دستیابی به قدرت، بلکه بستری برای ارتقای فرهنگ سیاسی، تبیین مسایل اصلی کشور، مشارکت وسیع افکار عمومی و چاره جویی مشکلات و تحکیم همدلی ملت در مسیر پیشرفت است.»(از بیانیۀ 26 فروردین)