mdi-map-marker صفحه اصلی mdi-chevron-double-left مطالب mdi-chevron-double-left جدال علم و جهل در جامعه مدرن بازگشت
جزوه

جدال علم و جهل در جامعه مدرن

برگرفته از سخنرانی دکتر سعید جلیلی، در آیین گرامیداشت روز معلم – دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی 11 اردیبهشت 1402
مدت زمان تقریبی مطالعه:9 دقیقه و 58 ثانیه
mdi-calendar20 اردیبهشت 1402 - 00:05
mdi-comment 0
mdi-text-subjectمطالب

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 خدا را سپاس می­گویم که این توفیق را پیدا کردم در این هفته که به نام معلم هست، در جمع شما عزیزان حضور پیدا کنم و به‌عنوان یک دانش‌آموز بتوانم به همه معلمان عزیز این سرزمین و شما عزیزان که ان شاءالله این توفیق و افتخار بزرگ را خواهید داشت که در این جایگاه قرار بگیرید، ادای احترام کنم.

عرصه‌ای از جنس نور

 یکی از بحث‌های بسیار مهمی که برای انسان اهمیت دارد این است که در عمر محدود خود، دورنما و چشم انداز امید به تعالی، کمال و فرجام نیک آینده چه خواهد شد. آن کمال، آن رفاه و آن چیزهایی که مطلوب جامعه انسانی است، آیا محقق می‌شود؟ در خیلی از دعاهایی که انسان‌ می‌خواند از خداوند می‌خواهیم آن چیزی که قرار است در آینده رقم بخورد، بهترین باشد.

یکی از بحث‌های خیلی مهمی که آینده را شکل می‌دهد، علم است. علم پرتویی می‌اندازد که مشخص شود تا چه حدی و چگونه می‌شود در این مسیر حرکت کرد. چگونه می‌شود به سمتی که غلط و بیراهه نباشد، رفت. اهمیت علم به این است که انسان را از جهل عبور می‌دهد و به عرصه‌ای وارد می‌کند که مسیر زندگی او با نگاهی که با دانسته‌هایش به دست می­آورد، متفاوت می‌شود. اهمیت علم و معلم فقط در افزایش دانش نیست بلکه بینشی به دانش‌آموز می‌دهد که با آن، جهت را پیدا می‌کند. عرصه دانش یک عرصه گسترده از جنس نور است و درجاتی دارد. اهمیت مقام معلم در این است که گستره و عمق علم را در جامعه و در آن محدوده‌ای که توانایی اوست، گسترش می‌دهد.

فرجام گذشتگان، تجربه‌ای برای آیندگان

انسان در عمر محدودی که دارد، آیا باید هر چیزی را شخصاً تجربه کند یا می‌تواند از تجارب دیگران نیز استفاده کند؟ در قرآن بر این موضوع تاکید شده که انسان تامل داشته باشد دیگران چگونه عمل کرده‌اند و نتیجه آن چگونه شده است؟

یکی از مباحث اصلی عاقبت‌اندیشی‌ها و ‌آن چیزهایی که امروز از آن به‌عنوان آیندهپژوهی یاد می‌شود، این است که بالاخره عاقبت این مسیر چه می‌شود؟ در قرآن تعابیر فراوانی وجود دارد که عاقبت برخی از مسیرهای طی شده چگونه بوده است.

قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبينَ(1)

بگو: روى زمين سير كنيد؛ سپس بنگريد سرانجام تكذيب‌كنندگان آيات الهى چگونه بود؟!

 

«فانظر كيف كان عاقبة " المجرمين - المفسدين - الظالمين - المنذرين المكذبين"» این موضوعات، می‌تواند تجربه‌ای برای همه باشد. اگر کسانی قبل از ما بودند و به یک فرجامی رسیدند، دیگر لازم نیست ما دوباره آن را از اول شروع کنیم تا به همان فرجام برسیم. باید از این تجربه استفاده کرد.

أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ(2)

آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قوی‌تر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ (که چگونه همه هلاک شدند) و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت) حفظ و حمایت نکرد.

 

نقش بزرگ و سترگ معلم این است که جامعه را از یک جهل به سمت علم عبور می دهد. به این خاطر گفته می‌شود معلمی شغل انبیاء است که تمام تلاش انبیاء بر این بود تا انسان در عرصه هستی، تنها با یک تجربه فردی عبور نکند. رسالت انبیاء این بود که نگذارند انسان در  این عمر محدودی که دارد دچار خسران شود. اگر انبیاء صحبت از علم کردند برای این بود که بشر را از آن جامعه جاهلی عبور بدهند.

فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ(3)

‌پس بنگر که سرانجام نیرنگ آنها چگونه بود؟ بدون تردید ما آنها و قومشان، همگى را نابود گرداندیم.

 

 اگر جامعه‌ای، این نگاه را داشته باشد که مبتنی بر آگاهی و دانش عمل کند، گستره‌ی علم خود را محدود نکند و دانش خود را در موضوعات عمق ببخشد و به موضوعات نگاه جامعی داشته باشد، جامعه‌ای موفق است که در سطح باقی نمانده است. لازمه‌ی یک حرکت درست این است که علم شما عمق پیدا کند و گستره داشته باشد.

مختصات و احکام جاهلیت

جامعه جاهلی چیست و چه مختصاتی دارد؟ آیا فقط مربوط به صدها و هزاران سال گذشته است یا اینکه می‌تواند به شکل‌های مختلف دوباره ظهور و بروز داشته باشد؟ اهمیت علم، معلم و تعلیم اینجا شکل می‌گیرد که اجازه ندهد یک جامعه‌ دوباره به جاهلیت رجعت داشته باشد. قرآن کریم تعبیری دارد که از مخاطب سوال می‌کند:

أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ(4)

آيا خواستار حكم جاهليت‌اند؟

 

سئوال این است که حکم جاهلی چه بوده است؟ یکی از مختصات جامعه جاهلی این بود که اگر قرار بود در آن جامعه، حرف، مطلب یا نکته‌ای غلبه پیدا کند مبنای این غلبه، استدلال و دانش نبوده؛ بلکه هرکس سخنورتر بود می‌توانست زودتر دیگری را هجو کند. این باعث می‌شد که آن قبیله یا جامعه دست بالاتری داشته باشند. یکی از آن مبناهای حاکم بر قضاوت در فضای عمومی و اجتماعی جامعه در زمان جاهلیت این بود که کسی بتواند زودتر و با یک ادبیات قوی‌تر حرفی را پیش ببرد. دیگر مهم نبود که آیا این حرف علمی است یا چه نسبتی با حقیقت دارد. جامعه‌ای که از آن به عنوان جامعه جاهلی یاد می‌شود، جامعه‌ای است که از علم، مبانی حکمت و مناسبات درست فاصله بگیرد.

غلبه مناسبات جاهلی در عصر جدید

چرا در سال 1402ه.ش-2023م در این عصر جدید که به ظاهر از دوران جاهلیت خیلی فاصله گرفتیم، از ارزش علم و معلم می‌گوییم؟ به این خاطر که گاهی می‌بینید همان مناسبات جاهلی دوباره غلبه پیدا می­کند. یعنی به جای اینکه در موضوعی تأمل و تعمق بشود و ابعاد علمی‌ آن دیده شود، این مسئله دنبال می‌شود که چه کسی در آن موضوع زودتر توئیت بزند. چه کسی زودتر بتواند در آن موضوع، طرف مقابل را هجو کند یا چگونه بتواند زودتر یک خبر را منتشر کند. اگر مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه این‌گونه شکل گرفت که علم، حکمت، استدلال و منطق جای خود را داد به اینکه چه کسی زودتر موضوعی را مطرح کند و این مسئله مبنای حکم و تصمیم شد، آن‌گاه توان جامعه معطوف به مطالبی می‌شود که پایه و اساس ندارند. مبنا این می‌شود که اگر قرار است جمله‌ای گفته شود علم به آن موضوع لازم نیست، بلکه فقط کافی است جمله پرشورتر باشد. نمک و فلفل جمله طوری زیاد شود که بیشتر دیده شود.

جایگاه علم و معلم اینجاست که این جامعه را از جاهلیت عبور دهد و نگذارد در مسائلی متوقف شود که نه به درد دنیا می‌خورد و نه آخرت. مباحث جاهلی یعنی چیزی که پایه‌ای ندارد، ولی می‌تواند با ابزار و رسانه‌ای گسترش پیدا کند. آن وقت در چنین فضایی ممکن است ده ها موضوع اصلی به حاشیه برود و یک موضوع کاملا بی‌ربط محور شود.

فتنه زرد

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ(5)

اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره‌ی آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسيب برسانيد و از كرده‌ی خود پشيمان شويد.

 

چیزی که می‌تواند کشور، ملت و انقلاب را از مسیر صحیح خود باز بدارد، این است که مباحث زرد غلبه پیدا  کنند و محور بشوند. به‌جای اینکه به موضوعات اصلی مثل بحث تورم بپردازیم. توانی که می‌تواند در موضوعات واقعی و اصلی به حل مسائل معطوف شود، به مسائلی معطوف می‌شود که معلوم نیست مبنای آن چیست. در چنین شرایطی طبیعتاً علم و معلم هم دیگر جایگاه شایسته­‌ی خود را پیدا نمی‌‌کند.

اینکه امروز می‌بینید فردی که در عرصه‌ای هیچ تخصصی ندارد اما نظر می‌دهد، به این علت است که می‌گوید: «کاری ندارد، یک جمله را می‌زنیم می‌رود. دنبال‌کننده‌هایم که خوب است، سرعتم هم که زیاد است.» حال این موضوع می‌تواند مسئله اصلی شود. اگر از تکریم علم، عالم، معلم و متعلم صحبت می‌کنیم، به این خاطر است که از این مباحث جلوگیری شود و در موضوعات کوچک تا بزرگ، دقت لازم صورت گیرد و با عمق لازم به آن مسئله پرداخته شود.

مصلحت عمومی در امنیت جامعه

وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِى الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلا فَضْلُ اللّه‏ِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاّ قَلِيلاً(6)

و زمانى كه آمد آن‏ها را چيزى كه دلالت بر امنيت مسلمين مى‏كند ، مثل بشارت به فتح ، يا موجب خوف آن‏ها مى‏شود ، مثل هزيمت مسلمين و شكست ، آن‏ها آن خبر را همه جا مى‏گويند و فاش مى‏كنند تحقيق نكرده و صدق و كذب آن را دست نياورده ؛ و اگر خوددارى مى‏كردند تا حقيقت آن را از پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يا از اولى الامر به دست بياورند تا علم پيدا كنند كسانى كه استنباط مى‏كنند و دقت مى‏كنند و صدق و كذب آن را مى‏فهمند و اگر نبود تفضلات الهى بر شما هر آينه متابعت شيطان را مى‏نموديد مگر كمى از شما

 

اینگونه نیست که اگر کسی زودتر توانست خبر را در یک گستره‌ای منتشر کند، مبنا قرار بگیرد. زمانی بحث‌های مهمتری وجود دارد که مصالح عمومی جامعه است. در قرآن بیان شده که بعضی اوقات موضوعی مربوط به مصلحت عمومی و امنیت یک جامعه است، اینجا نباید چون خبری زودتر پخش شده، در حوزه مصلحت عمومی مبنا قرار بگیرد. بلکه این موضوع نیاز به فهمیدن دارد تا آن را استنباط کنند، ابعاد و عمق آن را ببینند و بر آن اساس شور و صحبت کنند. اینجاست که علم اهمیت دارد.

عبور از جامعه جاهلی

حال چه باید کرد؟ اگر امروز در جامعه‌ این دغدغه را داریم که بسیاری از موضوعات، شناخته و حل شود، این کار در یک محیط جاهلانه صورت نمی‌گیرد، بلکه در یک محیط عالمانه انجام می‌شود. در محیطی که هر چیزی نتواند جا پیدا کند و تمام وقت و ایام جامعه را بگیرد و در نهایت هیچ فایده‌ای نداشته باشد. بعد موضوعات اصلی بایگانی شود و مزمن شود. این حاشیه­ها لزوماً از جانب یک چهره هنری یا ورزشی هم نیست، گاهی اوقات حتی ممکن است یک مسئول توئیتی بزند که این اصلا عمقی نداشته باشد. کسی که حتی ممکن است در عرصه‌ای عالم باشد اما در یک عرصه دیگر می‌آید یک فضایی را باز می‌کند که علم لازم را ندارد و جامعه را به سمت موضوعی می‌برد که اصلا واقعیت ندارد.

عبور از نشانه‌های یک جامعه جاهلی که می‌تواند در این دوران هم به شکل خیلی مدرن بروز پیدا کند و حرکت به سوی کمال و ترقی، یک جامعه آگاه را می‌خواهد، جامعه‌ای که نسبت به مسائل روشن باشد و بداند مسائل چگونه حل می‌شوند.

اگر جامعه‌ای فقط با چند ابزار به‌دنبال پیدا کردن دنبال‌کننده باشد، حتما مسائل این جامعه حل نمی‌شود. البته بدین معنا نیست که از ابزار استفاده نشود، بعضی اوقات می‌شود برای گسترش حکیمانه‌ترین و عمیق‌ترین مباحث‌ از همین ابزارهای فناوری استفاده کرد. بحث اینجاست که کدام مبنا غلبه پیدا کند. مبنایی که در آن حکمت، عقل، علم و دانش جای خود را به هوچی­گری بدهد، حتماً مبنایی غلط است. اگر از جایگاه علم و معلم صحبت می‌کنیم به این خاطر است که نگذارد جامعه در مناسبات جاهلی باقی بماند و نه‌تنها به دانش جامعه بیفزاید بلکه به آن بینش و جهت بدهد.

جهت‌دهی جامعه در مسیر درست

 در آستانه سالگرد شهادت استاد و معلم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله مطهری هستیم.

ویژگی آیت‌الله مطهری چه بود؟این بود که توانست در عمر پربرکت خود به جامعه جهت بدهد و  مسیر درست را بگوید. در مباحث سخت فلسفی، با اصول فلسفه و روش رئالیسم اصول درست و غلط را بگوید. اگر مباحث دینی همچون عاشورا مطرح بود، تعریف عاشورا را بیان کند. حتی در بحث داستان برای کودک، آن داستانی که می‌تواند مفید باشد را عنوان کند.

در همه این عرصه‌ها یک معلم می‌تواند چقدر نقش داشته باشد! شما عزیزانی که توفیق این را خواهید داشت که در کسوت معلمی قرار بگیرید، جایگاه بسیار ارزشمندی خواهید داشت. زمانی در یک عرصه علمی، تخصصی و فناوری به دانش دانش‌آموزتان اضافه می‌کنید که خیلی ارزشمند است و ارزشمندتر از آن، جهت و بینشی است که به او می‌دهید.

ان شاءالله که همه ما این توفیق را داشته باشیم در حد بضاعت خود به دانش‌، بینش‌ و فرجام کاری که باید به آن برسیم، دست پیدا کنیم. آن علم لازم را به دست بیاوریم و از آن استفاده کنیم تا جامعه ما روز به روز به‌سمت جامعه‌ی مطلوبی که کمال انسانی در آن شکل می‌گیرد و مبنای شکل‌گیری انقلاب اسلامی بوده است، برود.

 

پایان
لینک کوتاهmdi-share-variantاشتراک‌گذاریmdi-printer
از همین رویداد
دانشگاه شهید رجایی
اهمیت معلم نه فقط برای افزایش دانش بلکه به بینشی است که می‌تواند به جامعه ببخشدمطالب
تبیین رسالت معلمانچندرسانه‌ای
سخنرانی دکتر جلیلی در آیین بزرگداشت روز معلم در دانشگاه‌تربیت دبیر شهید رجاییتصاویر
مطالب مشابه
سایر مطالب مرتبط را بخوانید
گفت‌وگو
دیدگاه خود را بیان کنید
انصراف ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.