mdi-map-marker صفحه اصلی mdi-chevron-double-left اخبار mdi-chevron-double-left تدبیر تزویر، در روز پیروزی بازگشت
سخنرانی سعید جلیلی در جماران، پیرامون شکست تاریخی آمریکا

تدبیر تزویر، در روز پیروزی

مدت زمان تقریبی مطالعه:12 دقیقه و 49 ثانیه
mdi-calendar19 بهمن 1400 - 15:15
mdi-comment 0
mdi-text-subjectمطالب

سعید جلیلی ۱۹بهمن۱۴۰۰ در جمع فعالان دانشجویی در حسینیهٔ جماران حاضر شد و پیرامون اهمیت توصیف و تحلیل درست از شرایط کنونی و تدبیر دربرابر تزویر دشمن بعد از اعتراف آمریکا به شکست مفتضحانه به سخنرانی پرداخت که در ادامه خلاصه‌ای از سخنرانی این جلسه را از نظر خواهید گذراند.

ریشهٔ عمیق حرکت امام

چند ماه پیش در جمعی دانشجویی وقتی صحبت از درک نهضت امام شد، من کار بزرگ حضرت امام را ریشه در یک شناخت عمیق و دقیق و صحیح از معارف دینی دانستم. اگر امام در سال ۵۷ این انقلاب تاریخی بزرگ را که آرزوی مومنین در طول تاریخ بود به پیروزی رساند، ریشه‌ای عمیق در پنجاه سال پیش از آن دارد. کتابهای امام، درک عمیق آن، کمک می‌کند بفهمیم چرا آن آرزوی تاریخی در این دوره محقق شد.

انتخاب مردم، رکن دیگر تحقق آرزوی دیرینه

این اتفاق بزرگ رکن مهم دیگری هم دارد. اگر امام توانست این کار بزرگ را رقم بزند و اسلام ناب پیراسته از تحجر و التقاط را به شئون اداره کشور و جامعه آورد، مردمی هم بودند که این حرکت امام را اجابت کردند. اگر امام مردم را به استجابت دعوت خدا و پیامبر فراخواند که حیات جدیدی برای آنها در پی داشته باشد و گفت «استجیبوا لله و اللرسول اذا دعاکم لما یحییکم، خدا و پیامبر را اجابت کنید وقتی شما را به چیزی فرامی‌خوانند که به شما حیات می‌بخشد»، مردم نیز حقیقتاً این دعوت را اجابت کردند و این مسیر را انتخاب کردند و در راه این انتخاب ایثار کردند و جان و فرزندان خود را فدا کردند و سختی‌ها را به جان خریدند.

کار بزرگ حضرت امام، امتداد دادن اسلام ناب پیراسته از تحجر و التقاط به شئون اداره کشور و جامعه بود؛ کار بزرگ مردم انتخاب این مسیر و ایستادن تا بذل جان و فرزندان  در این مسیر بود.

اگر زمانی حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه فریاد برمی‌آورد که «جعل الله طاعتنا نظاماً للملة»، ملت ایران وقتی این سخن را از زبان امام خمینی می‌شنود نمی‌گوید این مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است، بلکه عظمت و عمق این کلام را در این عصر نیز درمی‌یابد و به دعوت امام لبیک می‌گوید.

اخلال‌ها در مسیر

در برابر این حرکت امام، مثل هر حرکت پیامبرگونهٔ دیگر، شیاطین بیکار نخواهند نشست و در این مسیر اخلال خواهند افکند «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّیٰ أَلْقَی الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیّتِهِ». ازهمان روز اول با جنگ و ترور (چه مردم عادی کوچه و خیابان، چه رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و ...)، تا همین اواخر که می‌پنداشتند انقلاب چهلمین سالگرد خود را نخواهد دید. اما اکنون شما در آستانهٔ جشن چهل و چهار سالگی انقلاب هستید.

تداوم این حرکت نیز جهاد و بصیرت و شناخت و عمل به تکلیف میخواهد. لازمهٔ آن فهم صحیح از میدان است. بدون درک و توصیف درست، ممکن است دشمنی که با ابزار و زور نتوانسته بر شما تحمیل کند و شما را از مسیرتان بازدارد، اما با القای یک تحلیل غلط به هدفش برسد و جامعه را به تردید بیندازد تا یا به انصراف از مبارزه وادارد یا به انحراف در مبارزه بکشاند.

ممکن است دشمنی که با ابزار و زور نتوانسته شما را از مسیرتان بازدارد، اما با القای یک تحلیل غلط جامعۀ بدون تحلیل درست را به تردید بیندازد تا آن را یا به انصراف از مبارزه وادارد یا به انحراف در مبارزه بکشاند.

اگر با اخلال در برابر سخت‌افزار شما نتوانست شما را از مبارزه بازدارد، برای نرم‌افزار شما بدافزار طراحی می‌کند. نرم افزار حیات بخش شما اگر «استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» بود، او با بدافزار «ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا» در عزم شما خلل می‌ریزد و تردید می‌افکند که «نه این خبرها نیست، کو این حیات جدید؟! ». من مسیری برگزیده‌ام که عقب‌ماندگی تمدنی خود را با این حیات جدید جبران کنم، او تردید می‌افکند که نه این خبرها هم نیست! تا چه؟ تا خودِ آن ملت از مسیری که برگزیده برگردد.

جریان ارتجاعی

قرآن به ما خبر داده است که تا حرکتی مقدس و مبارزه‌ای برای پیشرفت  و تعالی و اهداف خود شروع می‌کنید، عده‌ای دعوت به ارتجاع می‌کنند «لا مقام لکم فارجعوا». کسانی از درون شما فریاد «لا مقام لکم» و «ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا» سر می‌دهند.

کسانی در دریف منافقین که دل مردم را خالی میکنند تا مردم را برگردانند. «لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَةِ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا»

این در هر عصری هست. حالا چه در آن عصر روی چارپایه بنشیند و شعر بگوید، یا الان در فیلم و فجازی با دل خالی کردن ندای ارتجاع سر دهند.

فشار از بیرون، تردید از درون

در این چهل سال نیز هربار ملت ایران با عزمی راسخ از خود ایستادگی نشان داد، هر بار کسانی خواستند تردید بیفکند.

رئیس جمهور کنونی رژیم آمریکا در زمان اوباما در جمع خاخام‌های صهیونیست گفته بود هر چه شما میخواهید را که انجام داده‌ایم، نه این که نخواسته‌ایم، نتوانسته‌ایم. ادعای ما نیست که کسی بخواهد ما را متهم به بزرگنمایی کند، خودش رسما اعلام کرد و اعمال کرد که فشار حداکثری خواهم آورد و همه دنیا را خبر می‌کرد که چنین است و چنان و چهل سالگی دیده نخواهد شد. این عین سخن آن هاست. کسانی هم هستند که از درون با پوشش خیرخواهی با همین زمینه به این موضوع پروبال میدهند و به سمت آنها میشتابند «یسارعون فیهم» با ظاهر خیرخواهی «نخشی ان تصیبنا دائره».

قرآن به ما خبر داده است که تا حرکتی مقدس و مبارزه‌ای برای پیشرفت  و تعالی و اهداف خود شروع می‌کنید، عده‌ای دعوت به ارتجاع می‌کنند «لا مقام لکم فارجعوا». کسانی از درون شما فریاد «لا مقام لکم» و «ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا» سر می‌دهند.

ببینید صحنه‌ای که درست تحلیل نشود چه می‌شود! دربرابر طرفی که منطق ندارد، به سندی که خود پذیرفته و اقدام ما را پانزده بار راستی‌آزمایی کرده باز هم پایبند نیست، اما باز می‌گویند به سمت او بشتابیم، نه! برویم صحبت کنیم تا درست شود! برجام سند طلبکاری ملت ایران و محاکمه آمریکایی است که به سند خودش هم وفادار نیست.

پوشاندن و پوشش خیرخواهی

در شرایطی که او فشار می‌آورد و می‌خواست تا صادرات نفت ایران صفر شود، عده‌ای از این ور در برابر کسانی که با استناد به توانایی‌های داخلی می‌گفتند میتوان با قدرت ایستاد و پیش رفت و صادرات نفت را صفر نگذاشت تا صفرشود بلکه به همان روز قبل رساند، عده‌ای از درون با پوشش خیرخواهی به‌بهانهٔ آن که مباد مشکلی پیش آید با منطق «نخشی ان تصیبنا دائره» کار او را تکمیل می‌کردند. اگر توانمندی‌ای داشته باشی، اما درک درست نداشته باشی و در موقعش از آن بهره نبری، زمان از دستت خواهد رفت و او به هدفش خواهد رسید. کفر به معنای پوشاندن، یک مصداقش پوشاندن و تحقیر همین دستاوردها و داشته‌های شماست.

سربلندی ملت در بهمن ۱۴۰۰

حالا عده‌ای میگفتند نه همه توانش نیست! امروز که دیگر خودش میگوید من همه را به کار بردم! او حتی تراکنش بانکی در کشور ثالث با یک شهروند را هم عزمش را گذاشته جلویش را بگیرد؛ فشاری که یک مسئول خارجی گفته بود اگر ما تحت این فشار بودیم کم می‌آوردیم. حتی خودش میگوید دستور دادم در کشوری ثالث فرمانده نظامی را ترور کند! اعلام و اعمال! هزینه‌اش هم میدهد که خودم گفتم. نتیجه‌اش؟ تشییع میلیونی قاسم. مردمی که تحلیل درست دارند. نمیگویند «ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا»، نمیگویند «فارجعوا»، بلکه انتخاب می‌کنند که بایستند.

امروز در این مکان مقدس آمده‌ام این را بگویم، همان دشمن، مقام رسمی‌اش میگوید ما شکست فاحش خوردیم. این شعار نیست که بگویند دلتان خوش است. عین اظهارات اوست. اظهار تأسف میکند، میگوید آمریکا منزوی شد و دستانش خالی است و بازندهٔ آن «رهبری آمریکا» است. سخنگو میگوید شکست فاحش بود.

نکته این جاست، آن روز در فشار اگر عده‌ای حتی در داخل ما را به ارتجاع فرامی‌خواندند و دل‌ها را از عزم ایستادگی خالی میکردند تا عقب برگردیم، امروز در جایی هسیتم که خود آن‌ها می‌گویند ایران نه تنها عقب نرفت بلکه قوی‌تر شد. این اعتراف دشمن شما در بهمن ۱۴۰۰ است.

موقعیت امروز

عنوانی که شما عزیزان انتخاب کرده‌اید، نشان دهندهٔ بصیرت دانشجوی انقلابی است: پشت خیمه. یک تحلیل دانشجویی نیست، امروز این مستند است به اعتراف دشمنِ شکست خورده، به اظهارات مقام رسمی آن‌ها که ایران نه تنها عقب ننشست بلکه قوی‌تر شد.

اگر روزی علم‌الهدی‌ها جریانی دانشجویی را به هویزه بردند و در برابر دشمن ایستاندند، امروز امثال شما در شرکت‌های دانش‌بنیان اقدام دشمن را بی‌اثر کردید. اما عزیزان توجه کنید؛ دشمن هر زمان ببیند که از زور نامید شود، به تزویر رو می‌آورد. هر وقت به پشت خیمه برسید قرآن بالای نیزه می‌برد. امروز فهم صحیح میدان، که رسالت دانشجوست، این است.

حالا دشمن معترف به شکست، چاره را در تزویر میبیند؛ این را باید شناخت، باید فهمید. تدبیر ما در برابر تزویر او چه باید باشد؟ یکی آن‌ها همین است که همین پیروزی روشن شود.

دشمن هر زمان که از ابزار زور نومید شود، به تزویر رو می‌آورد. هر وقت به پشت خیمه برسید قرآن بالای نیزه می‌برد.

در جنگ، ایستادگی ما رسید به آن جا که صدام خود در نامه به رئیس جمهور وقت نوشت «الیوم تحققت کل ما اردتم». امروز هم پیروزی‌ای از همان سنخ رقم خورده و اعتراف آمریکا به شکست فاحش خود و قوی‌تر شدن ایران از سنخ همان است. باید آن را فهمید و نباید از آن آسان گذشت. امروز نباید آن را تقلیل داد یا پوشاند یا گفت حالا چه بوده است. فجر ۱۴۰۰ شما فجری است که دشمن شما به صراحت به شکست فاحش خود اعتراف کده و اذعان کرده ایران عقب که نرفت قوی‌تر هم شد.

حالا در این فضا با این مختصات در این میانهٔ پیروزی، ناگهان مسائلی فرعی مطرح میکنند که فلانی نامه نوشت یا نه، چند صفحه بود یا نبود؟ موضوع مگر این است! صحنه رو ببینید.

حالا میپرسند نامه چه بود؟ کسی مخالف برجام است! این تابو است، هیچ کس نباید با آن مخالف باشد! بیان ما دربرابر برجام صریح است؛ این سند طلبکاری ملت ایران است. از سال ۹۵ در دانشگاه شریف دعوت به برجام خوانی کردیم.

موضوع صحنه ما امروز این است که نامه چند صفحه است و چیست؟ وظیفه من این است که نظرات خود را بیان کنم. ۶ ماه پیش هم که دولت قبل نامه‌ای منتشر کرد خطا به مجلس که برجام چنین است و چنان، بررسی کردیم و گزارشی در ۱۲۰ صفحه تنظیم کردیم که ایراداتش این است و برخی مواردش مطابق با واقع نیست.

حالا در این بحبوحه که او به شکست خود اعتراف میکند و ما میانهٔ پیروزی قرار میگیریم ناگاه این مباحث شبهه آلود افکنده میشود. شبهه و فتنه همین است که مطالبی را شبیه حقیقت مطرح میکنند ولی مطالب غلطی هم دارد. نامه بوده است؟ بله. کی بوده است؟ شش ماه قبل. در جواب چه؟ گزارش شش ماه قبل. حالا در این فضا این را میکنند تیتر یک. این موضوع را هم چون دوستان گفتند پرداختم وگرنه در این صحنه حتی در این حد هم این بحثها ارزش پرداختن ندارد.

اینکه امروز او که در موضع شکستی است که خود اعتراف میکند بخواهد بیاید برای ما شرط بگذارد، همان قدر مضحک است که آلمان نازی در پایان  جنگ جهانی دوم که شکست خورده بخواهد شرط بگذارد و بگوید نه باید بیایید گفت و گو کنید!

پس از پیروزی

امروز اگر به پیروزی ارزشمند رسیده‌ایم، چه باید کرد؟ پیروزی مقدمهٔ پیشرفتهای بیشتر است. اگر در مسیر اهداف شما موانعی بود، این پیروزی یعنی فرصتی پیش آمده تا با سرعت بیشتری به سوی تحقق اهداف خود پیش بروید.

آنچه در ایام انتخابات گفتم باور من هست. جهش برای کشور ما یک گزینه نیست که بگویم اگر بشود خوب است؛ امروز جهش یک ضرورت است؛ آن هم در این روز که او به پیروزی ما و شکست خود اعتراف کرده زمان خیز برای جهش است. تا آن عقب ماندگی جبران شود.

امروز که به پیروزی رسیده‌ایم، نباید بنشینیم؛ این نیست که منتظر بوده ایم او اعتراف به شکست کند و بگویم بسیار خوب بنشینیم در خانه‌ها. روز شکست دشمن در مانع‌افکنی، روز آغاز تلاش و خیز ما برای جهش دادن کشور و جبران عقب‌ماندگی‌ها و پیشرفت کشور و حرکت به سمت آن اهداف متعالی است.

این نیست که منتظر بوده‌ایم او اعتراف به شکست کند و بگویم بسیار خوب بنشینیم در خانه‌ها. روز شکست او در مانع‌افکنی و این روز پیروزی که موانع برچیده و بی‌اثر شده، روز آغاز تلاش و خیز ما برای جهش دادن کشور و جبران عقب‌ماندگی‌ها و پیشرفت کشور و حرکت به سمت آن اهداف متعالی است. در این شرایط، این وظیفهٔ همه ماست که شاهد بر رفتار دولت باشیم و با تایید، تصحیح و تکمیل کارهای خوب، غلط و ناقص بر این روند پیشرفت نظارت کنیم. این کاری است که در همهٔ دولتهای پیشین نیز باید رخ میداده و اساسا ما دولت سایه را در دولت قبل مطرح کردیم و امروز نیز همان کار را باید آحاد ملت وظیفهٔ خود بدانند تا به وسع خود با شناخت درست صحنه همهٔ بازیگران پیشرفت را یاری کنند.

تردید در فرصت‌ها

او که زمانی میخواست القا کند مشکل ایران فقط با آمریکا نیست و با همهٔ دنیاست و از طرف دنیا میخواست صحبت کند و می‌پنداشت میتواند همه را در برابر ما قرار دهد، خود دارد میگوید که منزوی شده است! و آن‌هایی که زمانی با و همراهی داشتند و نداشتند اکنون با او به چالش افتاده‌اند. این یکی دیگر از همان مسائل بسیار مهمی است که باید برای شناخت درست صحنه فهیمده شود. اگر کسانی با دشمن شما به چالش افتاده‌اند، این حتما برای شما ایجاد فرصت میکند یا تهدید؟ دشمنی که میخواست شما را منزوی کند، حالا خود اعتراف می‌کند منزوی شده و با دیگران به چالش خورده؛ چالش کشورها با دشمن شما فرصت است یا تهدید؟! اما میبینید عده‌ای همین فرصت را وارونه میخواهند جلوه دهند! ناگاه میبیند فضا را برعکس جلوه میدهند و رفتن به روسیه یا توسعه روابط با چین را تهدید جلوه میدهند! دشمنی که میگوید شکست خورده و منزوی شده، اکنون به این کشورها به چالش هم خورده؛ این برای شما معلوم است که فرصت ایجاد میکند که حتما باید استفاده کرد و تقویت کرد؛ اما همین را میخواهند وارونه جلوه بدهند. چالش آنها با آمریکا البته که برای منافع خودشان است، اما شما هم باید هوشیار باشید تا از فرصت‌هایی که پدید می‌آید به‌بهترین شکل منافع خود را تأمین و حفظ کنید.

نمونه در مقاومت، نمونه در پیشرفت، نمونه در مشورت

مواظب باشید مسائل فرعی ما را از مسائل اصلی باز ندارد. مسائل اصلی درست فهمیده شود و راه آن پیدا شود. این کار یک نفر نیست، یک جبههٔ عمومی می‌طلبد تا افراد به وسع خود با حرکتی مستمر در ابعاد مختلف به تأیید و تصحیح و تکمیل بپردازند. آن وحدت کلمه‌ای که امام میخواست همین است، حرکتی جبهه‌ای به سوی آن اهداف متعالی.علت تأکید رهبری بر جهاد تببین بر همین اساس است، چون کار بزرگی است.

این که رهبری تعبیر عبرت را برای تجربهٔ دولت قبل به کار بردند، یعنی اگر کار غلطی صورت گرفته دیگر تکرار نشود. همه باید با احساس وظیفه این حرکت جبهه‌ای را برای تأیید و تکمیل و تصحیح پیش بگیریم؛ حالا از طنزهای روزگار این است انان که ادعای ازادی اندیشی دارند و مدام میگویند باید بگذاریم حرف زده شود و نقد شود، نگران شده‌اند که چرا یک نفر یک نامهٔ انتقادی نوشته!

ما فقط نباید در مقاومت نمونه باشیم، باید در پیشرفت هم نمونه باشیم. باید در مشورت هم نمونه باشیم. این که نظرهای مختلف را در موضوعات مختلف بشنویم و دنبال کنیم و بر این مبنا کارها را تأیید و تصحیح کنیم هم باید نمونه باشیم و در این دوره باید کار شایسته‌ای در این زمینه هم شکل بگیرد.

پایان
mdi-camera گزارش تصویری
mdi-bookmarkدسته‌بندی: اخبار گفتمان
mdi-tag-multipleبرچسب‌ها: جماران فشار حداکثری تزویر مقاومت جهش
لینک کوتاهmdi-share-variantاشتراک‌گذاریmdi-printer
مطالب مشابه
سایر مطالب مرتبط را بخوانید
گفت‌وگو
دیدگاه خود را بیان کنید
انصراف ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.