دکتر سعید جلیلی ۱۶ دی ۹۸ در برنامهٔ نگاه یک شبکهٔ یک سیما پس از رازگشایی از رمز علاقهٔ عمیق مردم ایران به حاج قاسم سلیمانی و حضور میلیونی آنها در بدرقهٔ پیکر مطهر شهدا، از پیام حاج قاسم سلیمانی در دوران حیات او، شهادت وی و پس از شهادتش به امت اسلامی یاد کرد و به ابعاد انتقام راهبردی ایران از آمریکا پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مجری: عرض ادب و احترام دارم خدمت همه مردم شریف ایران و خوشحالیم که در خدمتتون هستیم، اینبار در سومین برنامه نگاه یک ویژه شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و دعوت کردیم از یکی از شخصیتهای برجسته کشور در عرصه سیاسی نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی جناب آقای دکتر سعید جلیلی به نگاه یک تشریف بیاورند و با ایشان در خصوص سردار حاج قاسم سلیمانی شهید عزیزمان به گفت و گو بنشینیم و البته ابعاد مختلفی که پیرامون شهادت ایشان مطرح هست و ایشان هم قبول دعوت فرمودند و البته پیشتر هم خدمتتان اطلاع رسانی شده و دعوت میکنم بیننده این گفت و گو باشید؛ آقای دکتر در خدمت شما هستیم.
دکتر جلیلی: بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت همه مردم عزیزمان هم عرض سلام دارم و هم عرض سپاس بخاطر این حماسه بسیار بزرگی که در این چند روز ایجاد کردند؛ این حماسهای که بسیار ارزشمند بود و آثار بسیار سترگی خواهد داشت، انشاءالله.
انشاءالله حتما این گونه خواهد بود من اجازه میخواهم که خدمت جنابعالی هم شهادت سردار عزیز اسلام حاج قاسم سلیمانی را تسلیت عرض میکنم همچنین همرزمان شهیدش ابومهدی المهندس که امروز مردم عزیز ایران در همه استانها به ویژه تهران و قم سنگ تمام گذاشتند و چنان بدرقه تاریخی و بینظیری داشتند که زبان از بیان آن قاصر است؛ اما هم این حضور را بهانه کنیم و هم این روز را. اگر موافقید بعنوان سوال ابتدایی طرح بکنم که این حضور تاریخی و بینظیر چه پیامی دارد و مفهومش چیست؟
دکتر جلیلی: امام بزرگوار ما در ادبیاتشان -همه میدانند امام(ره) اهل تعارف نبودند؛ مباحثشان را خیلی صادقانه و صریح برای مردم بیان میکرد-و در تعابیری که نسبت به افراد داشتن عبارات دقیق به کار میبردند. از این شخصیت بزرگوار جملهای در وصف مردم ایران داریم؛ امام در وصیتنامهشان درباره مردم ایران بیان میکنند و در پیشگاه خداوند میگوید من شهادت میدهم که مردم ایران از مردم دوران پیامبر اکرم صلوات الله علیه و دوران حضرت امیر بهتر هستند. چرا؟ امام چه چیزی در در این مردم چه دیده بود؟ به نظرم آنچه که در این دو سه روز اتفاق افتاد، صدق گواهی و شهادت امام درباره مردم را نشان داد.
چرا مردم از حاج قاسم اینچنین تقدیر کردند؟
امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که قدرت ملت ایران قابل انکار نیست.
چرا امام درباره مردم ایران این را بیان میکند؟ این خیلی مهم است. سوالی که وجود داره اینست که چرا مردم یه چنین حماسهٔ را در این دو سه روز ایجاد کردند؟ من احساسم این است که مردم به عنوان مردمی که دارای فضائل بسیار هستند امروز عصاره فضائل خودشان را در یک چهره، در یک شخصیت دیدند. آنها مشاهده کردند که این عصاره فضائل بروز کرد، به جهان نشان داده شد و مردم با تمام وجود برای قدردانی از این چهره به خیابان آمدند. این بسیار ارزشمند است؛ یکی از ویژگیهای مهمی که در مردم ما و در این شخصیتی که میشود گفت عصاره فضائل مردم بود، وجود دارد این است که آنها را متمایز میکند.
این رفتار برخورد آنها را از سایرین در صحنه جهانی -خیلی کشورها و ملتها بودند که دفاع کردند از حقوق خودشان، مبارزه کردند نسبت به کسانی که به حقوق آنها تعدی داشتند و از آنها نفرت داشتند- متمایز میسازد.
یک سوالی که شاید امروز برای همه مطرح است -چه دوستان ما چه دشمنان ما- اینست که چرا ملت ایران توانست در این چهل سال با موفقیت پیش برود، این همه موانع را پشت سر بگذارد.
خب این موفقیت یک نفر و دو نفر نبود؛ ما ائمه بزرگوار را داشتیم که قلههای کمال بودند چرا در زمان آنها این موفقیتها شکل نمیگرفت؟ چون مردمی نبودند که دعوت آنها را اجابت کنند اما در این چهل سال مردمی پیدا شدند که به گفته قرآن کریم دعوت خدای متعال را اجابت کردند:
«اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ».
این مردم آگاهانه یک مسیر صحیح را انتخاب کردند و حقیقا احیا شدند.
یعنی اگر این آیه را یک زمانی میخواندیم و باور داشتیم، امروز تجربه کردیم که هر میزانکه دعوت خدا و پیامبر را شما اجابت کنید به همان نسبت احیا میشوید.
امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که قدرت ملت ایران قابل انکار نیست. کسانیکه خودشان را بزرگترین قدرتهای دنیا میدانند، میگویند بله ما در برابر ایران اقتدار ایران در برابر موضوعاتی که امروزه ایران در آن حرف دارد، نمیتوانیم اهداف خودمان راحت پیش ببریم. این امر ناشی از همان بحث استجابت دعوت خدا و رسول است.
آنوقت حاج قاسم تبلور این حیات طیبه بود. تبلور ظهور اراده یک ملت بود. من این را دیروز هم عرض کردم که حاج قاسم کسی بود که با همین نگاه توانست طعم شکست را به بسیاری از قدرتها بچشاند؛ بسیاری از روسای جمهور آمریکا در همین دو دهه اخیر طعم شکست را چشیدهاند. روزی که آقای اوباما داشت کاخ سفید را ترک میکرد و گزارش و کارنامه از عملکرد خودش را ارائه میداد، که بله ما در آنجا موفق بودیم در آن موضوع موفق شدیم و بعد… یکی از بحثهایی که مطرح کرد این بود که ما در منطقه غرب آسیا و در سوریه نتوانستیم موفق باشیم.
از آن زمان پنج سال میگذرد؛ از آن حرکتهایی که آنها در سوریه شروع کرده بودند و چرا نتوانستاند؟ چه کسی مانعشان بود؟ شما این تعبیر را در این سالها در رسانههای غربی زیاد شنیداید که بله ژنرال سلیمانی مثلاً در منطقه مرد قدرتمند منطقه ژنرال سلیمانی، مانع آنها شده بود. کی بود؟ چه قدرتی داشت؟ این قدرت از کجا به دست آمده بود؟
مجری: دقیقا سوال من همین بود که در کنار این تعبیر زیبا که داشتید من خیلی برایم این محل سوال بود که این فرمایش حضرت امام رو بارها شنیدیم تجربه کردیم بازگو کردیم اما اینکه چرا این اتفاق بود… تحلیل به این زیبایی واقعاً تا الان نداشتیم که مردم انتخاب کردهاند و لبیک گفته و به همین دلیل هم همین موفقیت را داشتند حالا سوال اینجاست که حاج قاسم سلیمانی چه کرد که به این درجه از عزت رسید؟
دکتر جلیلی: حاج قاسم سلیمانی به نظر من ملت ما را نمایندگی کرد. یعنی آرمانهای ملت، منافع ملت و حقوق ملت را با تمام وجود دنبال میکرد.
این چیزی که ما میخوانیم درباره امام علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام که خدایا اگر ما کاری میکنیم این یک رقابتی برای قدرت نیست یک تلاشی برای جمع کردن ثروت نیست این را مردم در حاجقاسم میدیدند اگر این را میخوانیم که آنها میگویند اگر ما تلاشی که میکنیم برای این است که
اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذی کانَ مِنّا مُنافَسَةً فی سُلْطانٍ وَ لاَ الِْتماسَ شَیْ ءٍ مِنْ فُضولِ الْحُطامِ وَلکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الْاِصْلاحَ فی بِلادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلومونَ مِنْ عِبادِکَ وَ تُقامَ الْمُعَطَلَةُ مِنْ حُدودِکَ[۲].
برای این است که سرزمینهای تو آباد بشود؛ این را مردم میدیدند، «یعمل المظلوم العباده»دیدند که حاج قاسم با تمام وجودش چه میکرد؛ کاری که امنیت را برای آنها به ارمغان آورد. خب این تلاشی که دشمنان برای مقابله با امنیت منطقه میکنند یک تلاش کمی نیست.
مجری: اعداد و رقمهای که میگویند راجع به هزینه کردنشان بله…
دکتر جلیلی: آنها خودشان حساب و کتاب میکنند؛ همه این کارها را کردند در جنگ تحمیلی، خب چه کردند؟ یکی هواپیما میداد بمب را یکی میداد، پول یکی میداد، من یادم میآید شاه مقبور سعودی- فهد- همان زمان رسما در رسانهها فهد این چیزی بود که اعتراف رسانهای بود -حالا چیزهایی که محرمانه است جای خودش- که فقط سعودی در آن زمان ۲۸ میلیارد دلار به صدام کمک کرد.
خب اینها همه کار کرده بودند اما چرا موفق نشدند؟ چرا بیش از ۳۰ سال دیگر کسی جرات نمیکند به مرزهای ایران نزدیک بشود؟ جرات نمیکند سراغ گزینه نظامی برود؟ اینها گزینه نظامی گزینه اولشان بود نه آخر؛ چرا این را که با همه توان استفاده کردند نتیجهای از آن نگرفتند؟ بخاطر وجود امثال حاج قاسم ها… تفکری که ایستاد در منطقه.
الان نقشه فلسطین اشغالی را که شما نگاه میکنی چه میبینی؟ نقشه این است که میگویند اراضی ۱۹۴۸ اراضی ۱۹۶۷ یعنی رژیم صهیونستی وقتی اراده میکرد، یک سری سرزمینهای جدید را اشغال میکرد؛ این جنایت صبرا و شتیلا چه بود؟ اراده میکرد میآمد پشت بیروت، مرزهای لبنان را پشت سر میگذاشت. خب مردم میبینند یک تفکر پیدا میشود یک چهره بارز مثل قاسم پیدا میشود این شکستها را به آنها میچشاند؛ به دشمنان این مردم.
مجری: حاج قاسم به آن راهی که میرفت ایمان داشت
دکتر: بله من همین را میخواهم بگویم که این ایمان بود. آنوقت باید ببنیم چه جلوههای داشت که این موفقیتها را رقم میزد؛ یعنی فقط خرمشهر آزاد نمیشد بلکه جنوب لبنان هم ازاد میشد.
روند پیروزیهای رژیم صهیونیستی به روند شکست تبدیل میشد. یعنی پیروزی حزبالله شیعه در جنگ ۳۳ روزه، غزه سنی در جنگ ۲۲ روزه.
بعد از این شکستها بود که آنها به گروهکهای تروریستی نظیر داعش و… متوسل شدند و اینها را فعال کردند. فکر میکردند با اینها میتوانند یک جنگ بزرگ راه بیندازند و اهداف خودشان را دنبال کنند؛ چه شد؟ خود آنها معترفند که موفقیتشان خراب شد.
این پیروزیهای بزرگ نه تنها برای مردم ما که برای مردم منطقه نیز امنیت آورد. اینها را مردان بزرگی مثل حاجقاسم بودند که به عمل آوردند و به واقعیت تبدیل کردند. این را دیگر کسی نمیتواند بگوید که یک شعار است یا آنکه صرفا اینها یک مشت آرمانند که به درد کتابها میخورد، نه! در عمل دیده شد.
مجری: دیروز سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت آن سخنرانی پرشور را داشت؛ امروز اسماعیل هنیه در تهران حاضر میشود و در مراسم تشیع پیکر حاج قاسم و همرزمانشان شرکت میکنند و سخنرانی میکند… مفهومش چیست؟ جایگاه حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت چگونه است که این دو رهبر مقاومت -حالا در آن بعد که ما نگاه میکنیمبماند همه پیامهای دیگری که آمده است به جای خودش- من بحثم الان جبهه مقاومت و جغرافیا مقاومت است که چه جایگاهی دارد و چه اتفاقی رغم خورده؟
دکتر: همین که امروز قاسم همانطور که شما اشاره کردید سردار محبوب امت اسلامی است یعنی غزه و حماس اهلسنت همان ارادت را به قاسم دارد که حزب الله شیعه دارد. این برای چیست؟ برای اینکه آنها میبینند کسانی اگر شعار دفاع از امنیت منطقه میدهند شعار آرمان فلسطین میدهند -خب شعار خیلی میدن- اما چه کسی در عمل آمد این کار را انجام داد؟ قاسم سلیمانی.
البته نه تنها امت اسلامی، من خاطرم هست که در یکی از سفرهایی که رئیس جمهور وقت ونزوئلا چاوز به تهران داشت ما خدمت آقای سلیمانی یک ملاقاتی با ایشان داشتیم وقتی که آقای چاوز آقای سلیمانی را میدید، حرفهایشان را میشنید، تجربیاتشان را میدید انصافاً تمام قد در برابر ایشان احساس احترام و خضوع داشت که این مرد چقدر بزرگ است.
یادم هست یک ملاقاتی بود ما سه نفر با ایشان انجام شد که آن تجربیات منتقل شود گفت شما چه پیروزیهایی را دارید به دست میآورید.
اگر میبینید امروز دشمن اینقدر مستاصل شده و با یک عملیات کور ضعیف که ارزش نظامی ندارد تمام توان خود را به کار میبرد مزدوران خود را کنار میگذارد خودش مستقیما وارد میشود، آن هم به دستور بالاترین مقامی که دارند این یعنی طرف مقابل خیلی بزرگ است که او باید تمام ظرفیتاش شخصا به کار بگیرد. یعنی به مزدورانش هم نمیسپارد.
مجری: بله اینها همیشه میآمدند بالاخره اقدامات تروریستی در منطقه دارند ولی همیشه یکی از این گروهکهای مزدورشان را به نوعی فرمان میدادند اما این بار خودشان وارد میدان میشوند و حالا یک بحث بحثی از اینکه دولت آمریکا مطرح میکند که نه تنها تکذیب و پنهان نمیکند بلکه میگوید که من گفتم به دستور رئیس جمهور منتخب اتفاق افتاده ولی هیچ صدایی از یک نهاد بینالمللی به شنیده نمیشود که بالاخره بگویند این رسما یک ترور دولتی است و آن را محکوم کنند. در مفهوم چون شما مسلط هستید در مسائل حقوق بین الملل بفرمایید که در مفهوم حقوق بین الملل این چه طور قابل تعریف است و چه تعریفی برای مدعیان حقوق بین الملل داشت؟
دکتر: ببینید یکی از آ بحثهای بسیار مهمی که این نوع حرکت ملت ما در این ۴۰ سال گذشته برای جهانیان دستاورد داشت و به آنها نشان داد این بود که خیلی حرفهایی که در جهان گفته میشود خیلی از ادعاهایی که بیان میشود اینها یک ادعاهای دروغ است، کسانی که ادعای دموکراسی داشتند شما امروز در منطقه میبینید خودشان به صراحت بیان میکند متحدهشان کیست؟ چه کسانی متحد ما هستند؟ کشورهایی که بویی از دموکراسی نبردهاند. خودشان بیان میکنند فلان کشورها متحد ما هستند.
از طرفی کسانی که ادعای مبارزه با ترور داشتند امروز از ترور استفاده میکنند رسما از این شکل ترور واضحتر چه کسی میتواند بگوید؟ اینا میتوانند ادعای مبارزه با ترور داشته باشند؟ اینا میتوانند بگویند فلان کنوانسیونهایی را داریم دنبال میکنیم برای مقابله با تروریسم؟ میتوانند اصلا همچنین ادعاهایی را داشته باشند؟ کسانی که عین تروریست هستند و این رفتارشان را انکار هم نمیکنند.
این رفتار به مردم نشان داد که رفتار طرف مقابل یک رقابت و یا تعارض منافع نیست بلکه یک دشمن ایست، یک دشمنی آشکار و یک دشمنی کور است.
دشمنی است که او از اهرمهایی که در اختیارش هست به لحاظ مادی نگاهی ندارد به اینکه این اصلا مطابق همان حقوقی که خودش نوشته شده است هست یا نیست.
مردم ما رفتارشان را میبینند. در این کاری که انجام شد خب این با کدام یک از بحثهای بین المللی مطابقت دارد؟ کسانی بیایند موشک بزنند در یک کشور دیگر یکی از مقامات نظامی آن کشور را به شهادت برسانند-ابومهدی مهندس- و بعد مهمان رسمی ان کشور را به شهادت برسانند این دیگر چه شکلی است؟ از این تروریستیتر چه شکلی هست؟ این غیر از این است که ناشی از دشمنی عمیق و یک کینه سنگین است؟
یکی از آن مسائلی که الان بسیار اهمیت دارد این است که باید توجه داشته باشیم که ما نگذاریم در تحلیل اینها موجب تحریف شناخت آمریکا فراهم بشود. این خیلی مهم است. این رفتاری که آنها دارند که رفتار جدیدی هم نیست. مگر عماد مغنیه را چگونه به شهادت رساندند؟ بسیاری از رهبران فلسطینی چگونه شهید شدند؟ با همین مدل. این دشمنی تمام را نشان میدهد.
این کسی که امروز در مقام دشمنی است، اگر بعضی وقتها صحبت از یک توافق میکند یک کنوانسیون میکند و حقوق بین الملل میکند آنها را به عنوان یک ابزار میخواهد استفاده کند، لذا باید با این هوشمندانه برخورد کنیم.
مجری: آقای دکتر این نکته جالبی بود چون دیدم بعضا این نکات واهی که ریس جمهور آمریکا مطرح کرد که بله ما میدانستیم که آقای سلیمانی برای چه به عراق آمده و… رسما نخست وزیر عراق گفت خیر ایشان به دعوت رسمی من آمده بود یعنی کاملا همه چیز مشخص است که یک ترور دولتی اتفاق افتاده، هیچ بحث نیست الان در حقوق بین الملل اصلا بهانهای است که بخواهند توجیه کنند؟
دکتر: هیچ… ترور اصلا یک عمل کاملا مشخص است. مخصوصا این رفتار؛ کسی میتواند بگوید این ترور نیست؟ کسی میتواند یک دلیل بیاورد بگوید که این مصداق ترور نیست؟
یک قدرتی که ادعا دارد من ابرقدرت دنیا هستم این همه امکانات نظامی و سیاسی و اقتصادی دارم، -آن چیزی که خودش ادعا میکند- چرا انقدر به ضعف و استیصال میرسد؟ و این نشانه چیست؟
این نشانه قدرت نیست این نشانه استیصال است. این نشانه آنست که او دیگر گزینهای دستش نمانده. میگفت گزینه نظامی؛ مگر در گزینه نظامی هشت سال یک جنگ را به ملت تحمیل نکردند؟ چرا دیگر به سراغش نمیآید؟ چون میفهمد دیگر جواب نمیدهد.
رفت سراغ تحریمهای اقتصادی. نگاهشان این بود که ما نمیگذاریم چهل سالگی انقلاب را ببینند و الحمدالله حالا چهل و یکمین سال را با قدرت نزدیک میشویم. خب اهرمی نمانده برایشان که استفاده نکرده باشند و این اتفاق امید و نوید را به ملت ما میدهد.
امروز او تمام رفتارهای دشمنیاش را بروز میدهد اما خیلی مستاصل است و هیچ چیز دستش نمانده و با ترور -کاری که یک گروهک کوچک هم میتواند انجام بدهد- یک قدرتی با این همه ادعا به این کار روی میاورد.
مجری: آقای دکتر اشاره کردید به موضوعی که در عراق اتفاق افتاده. خب الان تمامیت ارضی کشور مستقل عراق عملاً دراین ترور ناجوانمردانه نقض شده، یکی از فرماندهان نظامی این کشور شهید ابو مهدی مهندس که امروز مردم ایران برای ایشان هم سنگ تمام گذاشتند -واقعا مفهوم داره وقتی آدم نگاه میکند که این شهادت چه برکاتی در پی دارد. آمیختگی هرچه بیشتر ۲ ملت ایران و عراق را؛ واقعا حیرت میکند- شما بنظرتتان بفرمایید ولی میخواهم اشاره کنم به تصمیمی که دیروز پارلمان عراق اتفاق میوفتد. آنها تصمیم میگیرند که نیروهای نظامی خارجی مشخصا امریکاییها خارج بشوند. یک توافقنامه امنیتی بین آمریکا و عراق بوده بر اساس این توافقنامه امنیتی چه شرایطی بوده که الان مجلس عراق این تصمیم میگیرد و امروز هم نخستوزیر ابلاغ کرد به سفیر آمریکا؟
دکتر: من میخواهم همین را عرض کنم که درسهایی که از این حادثه اخیر میخواهم بگیرم چیست.
ببینید امریکاییها یکی از عادتهایشان این بوده که در جاهای مختلف که رفتند و حضور نظامی پیدا کردند آنجا را ترک نمیکردند و ماندند. الان شما میبینید از ۱۹۴۵ که اینها ژاپن رفنتد تا همین امروز هنوز پایگاههای نظامیشان را در ژاپن دارند و آن جا را ترک نمیکنند. حتی رفراندوم شد در بین مردم همان منطقه درخصوص حضور پایگاههای نظامی آمریکا و مردم رای قاطع دادند که آمریکاییها بروند.
دولت ژاپن اعلام کرد مردم ما در رفراندوم اکثریت قاطع رای به رفتن آمریکاییها دادند اما ما نمیتوانیم این را اجرا کنیم. این وضع همین ۲۰۲۰ جهان است. همین کشورهایی که میگویند ما پیشرفت کردیم و ادعای دموکراسی دارند، مردم همان منطقه میگویند آمریکاییها باید بروند اما دولت ش میگوید ما نمیتوانیم و آمریکا دارد زور میگویید. این مربوط به همین یکی دو سال اخیر هم هست و نه سالهای قبل.
یک بار من رفته بودم به ژاپن و با نخست وزیر ژاپن یک ملاقات داشتیم. سال ۱۳۸۸ بود. میگفت من با شعار اینکه آمریکاییها باید از ژاپن بروند رای آوردم ولی نمیتوانم این را عملی کنم و بنابر این باید استعفا بدهم. اتفاقا چند ماه بعد از سفر ما به ژاپن استعفا کرد. چند سال بعد در جایگاه نماینده مجلس به ایران آمد. آنجا گفتم شما نتوانستید این را دنبال کنید بالاخره مردم به شما رای داده بودند. گفت: بله آمریکاییها زور میگویند استدلالش این بود که آمریکاییها این هستند و کاری نمیشود کرد. امروز هم میبینید که هنوز هم هستند.
من آن جا مثال عراق را زدم. در همین همسایگی ما آمریکاییها آمدند اشغال کردند و لشکر کشی کردند. همان روزها آمریکاییها داشتند خارج میشدند گفتم: آمریکا خارج شد. چه کسی او را خارج کرد. بحث اصلی من همین است که میخواهم توضیح بدهم. چرا آمریکایی که در ژاپن میرود و بعد از دهها سال هنوز آن جا هست اما از عراق خارج میشود. چه کسی بود این -که من دیروز در یکی از عرایض گفتم حاج قاسم طعم شکست را به آمریکاییها چشاند-
ما یادمان نمیرود همین آمریکا زمانی که من معاون وزارت خارجه و بعد از ان دبیر شورای عالی امنیت بودم یادداشتهایی میداد و التماس میکرد که ما در عراق تحت فشار هستیم. همین آمریکاست. من این را میخواهم بگویم و بحث عراق را بگویم و دلیل این موفقیت را بگویم. مجبور شدند خارج شوند.
خود ترامپ میگفت ما ۷ هزار میلیارد هزینه کردیم ولی چیزی به دست نیاوردیم. خب اینها میخواستند دوباره بیایند. اینها حرکتی را شروع کردند تحت عنوان همان داعشی که همین آقای ترامپ میگوید: رییس جمهور قبل از او این را ساخته است. اوباما و کلینتون این را ساخته است. بعد تحت عنوان مبارزه با آن خواستند دوباره برگردند. خب چه شد؟ به اصطلاح خودشان با اقدامها میخواستند یک جو از وحشت و ارعاب درست کنند. اخرین ش همین اقدامی که انجام دادند. نتیجهاش چه شد؟ بر عکس شد. چون ملتی اعتماد به نفس پیدا کرد. ملتی دید که نه آمریکا همه کاره نیست.
من میخواهم این بحث را این جا باز کنم که چرا امروز ملت عراق این اعتماد به نفس را پیدا میکند و نمایندگان او چنین رای محکمی میدهند که آمریکا باید خارج بشود.
این چه درسی است؟ آنها از کی گرفتند؟ چگونه گرفتند؟ و شاید سوال بزرگتر این باشد که ما اگر میگوییم آمریکا در این چهل سال این همه شکستهای پی در پی خورد، ناکام شد و موفق نشد. نوچهاش رژیم صهیونیستی دارد شکستهای پی در پی میخورد. چرا این اتفاق افتاد؟ چرا قبلا اتفاق نمیافتاد؟ چرا این شکست این جا اتفاق میافتد و جاهای دیگر این اتفاق نمیافتد؟ این پاسخ ش برای الان و آینده بسیار مهم است. همین که بدانیم چرا این شد و بفهمیم چگونه میشود این موفقیتها را باز هم ادامه بدیم.
من بحثم این است که آمریکاییها ادعایی دارند که ما قدرت نظامی داریم و چه داریم و… اما اینها نیست که به آن اتکا میکنند، بلکه چیز دیگری دارند که بیشتر به آن اتکا میکنند چیست؟ این است که به اتکا همین اهرمهای اقتصادی و نشانی و اینها به اصطلاح از یک ابزار نرم هم استفاده میکنند برای ترساندن ملتها. آن چیزی که آنها برایشان خیلی اهمیت دارد و موفقیت آنها را تضمین میکند که این است که ملتها از آنها بترسند. راهبردشان ترساندن است. این جدید نیست. تعبیر قرآن هست: ذلکم الشیطان یخوف اولیاءه
ترساندن راه پیروزی آن هاست. این که شما میبینید برخی از کشورهایی که اسم بردم که نمیتوانند مقاومت کنند برای این است که میترسند وبیان هم میکنند و میگویند آمریکا زور دارد و اینها.
بعد از دهها سال نمیتوانند بگویند که تو پایگاه نظامیات را ببر. چه چیز باطل السحر این قدرت است: نترسیدن.
ملت ما اگر این موفقیتها را به دست آورد، برای این بود که نترسید. همه اینها جمع شدند در پشتیبانی از شاه. ملت گفت شاه باید برود. شاه رفت. همه اینها ایستادند برای پشتیبانی از صدام، الان صدام کجاست؟
همه ایستادند تا شما نتوانی فلان موفقیت علمی را به دست بیاورید. چرا نتوانستند؟ چرا که ملتی است که فرزندانش مثل شهدای هستهای ما. شهید شهریاری دانشمند فیزیکدان ما میداند در لیست ترور است، نمیترسد. میایستد آن تلاش بزرگ را انجام میدهد و شما را به سوخت ۲۰ درصد میرساند و صفحات سوختش را انجام میدهد. این نترسیدن است. خداوند هم آن پاداش بزرگ را به او میدهد. چرا ملت چرا دارد سر تعظیم در مقابل قاسم فرو میآورد؟ چون او نماد این شجاعت و نترسیدن بود.
من یادم هست این شهید بزرگوار بارها میگفت: آمریکا بسیار ضعیفتر از آن چیزی است که خودش را نشان میدهد. ما در عمل، در صحنه میبینیم شکست پذیری آمریکا را. ما میبینیم که آمریکا یک قدرت پوشالی بیشتر نیست. همین یادداشتهایی که آمریکا میداد که به داد ما برسید دلیل ضعف ش هست. امروز اگر میبینیم که به ترور متوصل میشود نشان استیصال اوست. این کاری که میکند برضد او است. این تعبیری که اخیرا شاعر ما بیان کردند: ما شیشه عطریم بگویید به سنگ
اینها فکر میکردند با یک ترور یک موفقیت بزرگ به دست میآورند. چی شد؟ امروز عطر قاسم در ایران و منطقه پراکنده شد.
-مجری: من میخواهم برسم به همین موضوع، چون همین بحث ترساندن ما میبینیم اتفاقا از جمعه به بعد بیشتر شده و سعی میکنند تهدیدهایشان را علنیتر کنند، بیان تهدید مشخصا رییس جمهور آمریکا بیشتر شده. من میخواهم این موضوعات را با شما مطرح بکنم. اما من یک سوال دیگه در مورد عراق دارم که به همین ترسیدن هم مربوط میشود اما مربوط به ملت عراق میشود. واکنشهایی زیادی داشتند آمریکاییها به مصوبهای که ملت عراق داشت و گفتند ما خارج نمیشویم و رییس جمهور آمریکا میگوید ما از عراق خارج نمیشویم مگر اینکه عراقیها پول پایگاه هوایی ما را بدهند. ما آن جا ۲ میلیارد دلار هزینه کردهایم و اگر این کار اتفاق بیفتد ما تحریم شدید میکنیم. واکنشهایی از سوی ملت عراق و برخی دولتمردان این کشور مطرح شد. هم ارزیابی خودتان را از این واکنشها بفرمایید و هم اینکه این تهدیداتی که الان آمریکاییها دارند تا چه اندازهای امکان عملیاتی شدن دارند؟
دکتر جلیلی: ببینید اینها میتوانند یک سری ادعا بکنند و یا یک سری خواستههای خودشان را دنبال کنند. مهم این است کدام یک از اینها محقق میشود.
-مجری: آنها به دنبال ایجاد تعارض منافع در بین سیاسیون عراق هستند؟
دکتر جلیلی: من عرضم این است که اهرمهای مناسب حالا در مورد همین عراق در ۴ دهه اخیر یکی از مهمترین بحثهایی که اینها دنبال میکردند غیر از آن پشتیبانیهایی که از صدام میکردند، *به دنبال این بودند که بتوانند دو ملت را نسبت به هم بد بین کنند.
امروز نتیجهاش چه شده؟ امروز عمیقترین روابط فرهنگی و دوستی بین ملت ما و ملت عراق است. این رو به خوبی در اربعین ملت ما دارند میبییند. این که او خیلی دارد تلاش میکند و تلاشی که در عراق میکند برای چیست؟ برای این است که نمیتواند تحمل کند که ما این همه تلاش کردیم برای بر هم زدن روابط بین دو ملت ولی عمیقترین روابط شکل میگیرد.
باز همین حادثه اخیر خون دو عزیز از دو کشور ایران و عراق آنچنان با هم ممزوج میشود که دو ملت با پرچمهای خودشان این را تشییع میکنند.
شما دیدید در کاظمین کربلا نجف پرچم ایران و عراق همراه با دو شهید عزیز مطرح بود و امروز در ایران. آن امروز میبیند که اینها جواب نمیدهد. آنها دقیقا از این نگران هستند که این تفکر بسط پیدا کنند. چون اگر این تفکر بسط پیدا کند فقط خرمشهر آزاد نمیشود بلکه جنوب لبنان هم آزاد میشود.
-مجری: امروز اسناعیل هنیه میگویید شهید قاسم سلیمانی شهید قدس است.
-دکتر جلیلی: بله شهید قدس است. اگر ما موفقیتهایی داریم در غزه در فلسطین اینها مرهون حاج قاسم است. اینها امروز این را میبینند که فقط ملت ما نیست که میایستد و نمیترسد بلکه امروز ملت عراق هم این اعتماد به نفس را پیدا کرده است. مجلس میایستد. یک نهاد کاملا برخاسته از ملت میایستد رای میدهد ومی گوید باید برود. در چه شرایطی؟ در شرایطی که او در داخل پایتخت او دارد اقدام تروریستی میکند. این است که به لحاظ راهبردی آمریکا را نگران کرده است.
دچار این حرکتهای ضعیف از سر ناتوانی کرده است و کارهایی که مستاصلانه دارد انجام میدهد همهاش دارد به ضرر او تمام میشود.
-برخی خبرنگاران که با آمریکاییها نشست و برخواست داشتند میگفتند نگویید عین الاسد یک پایگاه آمریکایی است و بگویید این پایگاه عراقی است که از طرف ضد داعش میزبانی میکند. اما ترامپ صراحتا میگوید این یک پایگاه آمریکایی است و حتی بدون اطلاع مقامات عراقی به آن سفر میکند. دلیل این چرخش مواضع اعلامی آمریکاییها چیست؟
-به نظر من آنم حرکتی که اینها شروع کردهاند در یک سال اخیر اینها فکر کردند آن شکست بزرگی را که از ملت عراق خوردند. یعنی بعد از اشغال آن مجبور به ترکش شدند و مجبور شدند خارج بشوند از عراق با آن ذلتی که بود، شما دیدی بوش این حرکت را شروع کرد. اصلا رییس جمهور بعدی آن به اسن تغییر رای آورد که با تغییر در سیاست خارجی اینها را عوض میکند. اینها احساس کردند آیا میتوانند منفذی پیدا کنند و دوباره بیایند. اما اینها خودشان دیدند که این یک خیال واهی است. خود ترامپ اعتراف کرد ما ۷ هزار میلیارد هزینه کردیم اما حالا باید شبانه بروم آن هم بدون دعوت و کسی از من استقبال نکند. آنها فهمیدهاند. یک تلاش مذبوحانه کردند که بتوانند خودشان را تثبیت کنند.
این اقدامی هم که کردند فکر میکردند در جهت تثبیت آن است. دیدند هنوز یک هفته نشد، نتیجه عکس داد. ملت عراق مجلس عراق ایستاد و گفت شما باید خارج بشوید.
-اتفاقا خیلی از تحلیلگرهای بین المللی همسو با ترامپ میگفتند: ترامپ قماری را شروع کرد، ولی آن قمار کاملا نتیجه عکس داده است. اتفاقا دولت عراق در همین زمینه تصمیمی که داشت این بود که آمریکاییها حق ندارند از فضای عراق بدون اجازه دولت استفاده کنند. این کاملا نگرانی آمریکاییها را عیان کرد. این نگرانی دلیل ش چیست؟
-این طبیعی است. این تازه شروع سحر است. به اصطلاح این بحثی که مطرح شد تازه شروع بسم الله است. آمریکا تازه باید طعم شکستهای متعدد را بچشد. آمریکا باید بداند که آن دوران گذشت. باید بداند این طور نیست تصوری که دارد میتواند فعالل ما یشاء باشد این خبرها نیست. شروع کار هست. ان شاء الله شکستهای متعددی رو آمریکا متحمل خواهد شد. در چهل و یکمین سالگرد انقلاب هستیم. مقام معظم رهبری فرمودند ما در چهل سال پیش آمریکا از ایران اخراج کردیم، امروز دارد از منطقه اخراج میشود. او باید این را بفهمد و به نظر من این حرکتهای از سر استیصالش هم به خاطر همین است. بحث این نیست که حالا مثلا یک پایگاهش فلان بشود. خیلی فراتر از این باید باشد، او باید از منطقه خارج بشود. و این چگونه است با آگاهی ملتهایی که این را فهمیدهاند و میایستند.
-آقای دکتر جلیلی تقریبا در همه این تجمّعات سوگواری مردم خواهان انتقام خون شهدایشان هستند و تاکید دارند بر لزوم انتقام سخت. شورای عالی امنیت ملی که حضرت عالی به نمایندگی از رهبر معظم انقلاب عضویت دارید در آن جا، بر حق ایران در این انتقام تاکید کرده و گفته در زمان و مکان مناسب اعلام خواهد شد. دبیر شورای عالی امنیت ملی هم تاکید داشتند که این پاسخ نظامی خواهد بود اما محدود به اقدام نظامی نمیشود. میشود به ابعاد دیگر این انتقام اشاره کنید که چه ابعاد دیگر این انتقام اشاره کنید که چه میتواند باشد در کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت؟ قطعا آن چیزی که ما سوال میکنیم حتما بیان حضرت عالی در خصوص این که چند و چون این انتقام چیست نخواهد بود. این ابعادی که مردم اطمینان خاطر داشته باشند از یک انتقام سخت، چیست ابعادش، صرفا نظامی است یا غیر نظامی است و اگر اینگونه است آن هم چه تعریفی دارد؟
-ببینید نمیشود این موضوع رو نقطهای تحلیلی کرد و یا نقطهای برای آن یک تجویز ارایه کرد. این یک تحلیل جامع میخواهد. تحلیل جامع آن چیست؟ اولا مناسبات ایران و آمریکا از چه شکلی است؟ آیا ما واقعا در یک جاهایی رقابت داریم؟ آیا ما در یک جاهایی تعارض منافع داریم؟ یا این که نه او دارد نشان میدهد و به صراحت بیان میکند. مربوط به این چهل سال هم نیست. در سال ۳۲ یک کشوری یک دولت منتخبی دارد میآید و راحت کودتا میکند. و این حرکتهایی است که این نیست ما بگوییم. خود او بیان میکند. امروز کسی که رییس رژیم دولت آمریکا است بیان میکند من راهبردم در مقابل ملت ایران فشار حداکثری است. این را هم فقط اعلام نمیکند، اعمال میکند. هر چه که در توانش هست انجام میدهد. میگوید این کار را کردیم آن کار را کردیم و گزارش میدهد. تا به این حد که حرکت تروریستی انجام میدهد، یعنی به این استیصال رسیده است بعد میبیند نتیجهای نگرفته. این حالا آن طرف قضیه، اما این طرف چرا ملت موفق شد در این چهل سال. به خاطر این بود که ملت ما یک نگاه عمیق و راهبردی داشت. و این احترام ش به شهید قاسم هم از این جنس جنبه است. میفهمند یک کسی است که این نگاه راهبردی را با همه وجود درک کرده است.
-پس معنی فرمایش جنابعالی در پاسخ به سوال بنده این است که در انتقام هم یک نگاه راهبردی است.
-بله. من عرضم این است که یکی از بحثهایی که مطرح میشود در این کشور که نه غغزه و نه لبنان و آن جا را رها کن. این ناشی از چیست؟ در خوش بینانهترین حالت ناشی از جهالت است. نمی فهمند که حتی بر اساس همان مباحثی که شما میخواهید، اگر طالب امنیت و پیشرفت هستید این چگونه حاصل میشود؟
آیا میشود در منطقهای که نا امن باشد شما امنیت داشته باشید. منطقه یک کل به هم پیوسته است. آیا میشود شما در حالی که احاطه شدهاید با دشمنانی که رسما میخواهند مانع پیشرفت شما بشوند، شما پیشرفت کنید. خب باید این دشمن را بر طرف کنید.
یکی از هنرهای امام این بود که نگاه عمیق داشت. واقعیت را میدید. این که بعضیها میگویند سیاست خارجی جای واقع بینی است دقیقا همین است. امام هنرش این بود که واقعیت را میدید. امام هنرش این بود که وقتی میدید دشمنی با همه توان هیچ ابایی ندارد از دشمنی کردن، شما نمیتوانی نسبت به این بیتفاوت باشید. باید آمادگی داشته باشید برای مقابله با آن. هنر امام این بود که از ابتدای انقلاب موقعی که لانه جاسوسی تسخیر شد. شاه مقبور کتابی نوشته بود که ماموریت برای وطنم. امام میفرماید این عروسک بود، خودش گفته من مامور بودم ما باید ببینیم آن آمر چه کسی بوده است که این بلا را سر ملت ما آورده است. امام متوجه آن نقطه و کانون اصلی دشمنی با ملت شد. نمیشود که اگر امنیت مردم را میخواهیم حفظ کنیم باید دقت داشته باشیم که آن کسی که میخواهد مانع پیشرفت ما بشود ما نباید بگذاریم آن کارش را انجام بدهد. این راهش چیست؟ آن نگاه راهبردی این است.
من یادم است قبل از انقلاب مرحوم آیت الله مهدوی کنی یک خاطرهای را تعریف میکردند که ما برای مبارزه با شاه کارهایی میکردی. مثال هم میزدند از مسجدی که امام جماعت ش بودند. امام زیاد این کارها را قبول نداشتند. حتی ز آنها کارهای تروریستی انجام میدانند و مبارزه میکردند. آیت الله مهدوی کنی تعریف میکردند که امام میفرمود: شما شاه را هدف قرار بدهید، شاه که برود خود به خود همه این چیزها حل میشود. بعد از انقلاب هم امام همین راهبرد را پیش گرفتند. میگفتند شما آمریکا را هدف قرار بدهید، آن کسی که دارد مرتب دشمنیاش را ادامه میدهد، آن را باید بهش حواستان باشد. اگر آن چیزی که به اصطلاح بازی که بیان میکنند بازی عوض شده است و تعابیر این طوری که ما یک مهره را زدیم پس یک مهره آن طرف خورده بشود.
بحث این است که این بازی چگونه تمام میشود. این است که تو باید شکست بخوری در منطقه. این شکست این است که تو باید از منطقه خارج بشوی واین قدرت رو کشورهای منطقه دارند و این مبتنی بر یک تجربه چهل ساله است. اگر چهل سال پیش این یک نگاه عمیق دینی بوده است ا، امروز این نگاه عمیق دینی شده است که تجربه عینی چهل ساله که این شکل گرفته.
-با شهادت حاج قاسم سلیمانی کند میشود این روند؟
-اتفاقا همین چند روز نشان داده است که این روند گسترش پیدا کرد و این روند قوت پیدا کرد. ما شیشه عطریم بگویید به سنگ. اگر او فکر میکرد اگر این محصول در یک فرد است این طور نیست او میبیند که امروز با ۸۰ میلیون قاسم سلیمانی مواجه است. شما میبینید از کودک تا پیر، از زن و مرد و سلایق مختلف. این حضور موثر و میلیونی میآیند و اینگونه شعار میدهند یعنی چه؟ یعنی این با قدرت ادامه پیدا خواهد کرد.
ببینید این حضور مردم یک پیام بسیار روشن داره اون پیام هم اینه که حاج قاسم ما راه تو رو ادامه میدیدم. تاکید میکنن بر این که راه حاج قاسم تمام شدنی نیست خب عرض کردم که اونا هم چه پیامی دارند دشمنان ما؟ هی پیام تهدید میدن نگران کردن میدن هی تهدید میکنند. من میخوام به یک نکته اشاره کنم اون نکته هم از قول من نیست یک نکته بسیار دقیقی است نکته بسیار ارزش مندی است از نظر من. . خب این پیام ملت ما به حاج قاسم بود یک بحثی که وجود دارد این است که پیام حاج قاسم به ما چیست در این شرایط؟ خب یک پیام ما در حیات حاج قاسم گرفتیم که حاج قاسم میگفت که میتوان ایستاد میتوان موفق شد میتوان پیروزیهای بزرگ به دست اورد میتوان شکستهای بزرگ رو به دشمن تحمیل کرد این هم ادعا نبود در عمل نشان داد الان که امدم به دوستان صدا و سیما عرض کردم که حاج قاسم یک بار امد صدا و سیما؟ نه…
اما چرا مردم اینطور شیفته حاج قاسم شدند؟ چون او را در عمل دیدند او در عمل حرفهایشان را زد در عمل راهبرد خودش رو نشان داد حقانیتاش موفقیتاش را در عمل اثبات کرد من یادم است حالا اینجا یک خاطرهای عرض کنم چندسال پیش رفته بودیم شهر حاج قاسم روستای بافت؛ بعد رفتیم روستا ایشان ان زمان پدر بزرگوارشان در قید حیات بود من با ایشان خدمتشان رسیدم برای عرض ادب یک پیرمرد روستایی در گوشه روستایی در یکی از شهرستانهای استان کرمان… خب شما میبینید حاج قاسم از چنین خانوادهای امد بیرون بعد امروز یک شخصیت جهانی شده یک شخصیت ی که کسی نمیتونه عظمت اون رو بزرگواری اون رو انکار کنه. .
این عزت رو از کجا بدست اورده… این دغدغهٔ که عرض کردم.
به پدر ایشان گفتم شما فکر میکنید چرا حاج قاسم اینگونه شد. از ایشان تشکر کردم. اتفاقا همان زمان که در منزل پدر ایشان بودیم حاج قاسم شدیدا مشغول همین مسائل دفاع از حرم بود.
گفت آره اتفاقا همین یکی دو ساعت قبل با ایشان تلفنی صحبت کردم. ایشان گفتند من نان حلال دادم به حاج قاسم.
اینکه ملت امروز اینگونه خاضعانه در برابر حاج قاسم قیام میکند بخاطر این است که حاج قاسم را از خودش میداند و میفهمد که اگر به داشتههای خودش اتکا کند چه بزرگی و چه موفقیتهایی بدست میآورد.
حالا من عرضم این است که حا قاسم در حیات خودش به ما پیام داد البته نه پیام تلویزیونی بلکه پیام عملی، در اقدام نشان داد همچنان که با شهادت خودش هم پیام داد.
ببینید اینجا من باز یک جملهای را عرض کنم در سوگ حاج قاسم بگذارید این جمله را عرض کنم.
حاج قاسم مصداق بارز فرمایش امیرمومنان است در وصف یاران خودش، در یکی دو روز قبل شهادت امام علی(ع)، حضرت علی(ع) یاد یاران خالص و مخلص خودش را میکند، «اَینَ عمار»را آنجا بیان میکند و سپس شروع میکند برای آنان ویژگیهایی را شمردن.
انسان این ویژگیها را که میخواند، میبیند حقیقتا حاج قاسم مصداق بارز آنان است.
دعوا للجهاد فاجابوا، اگر خواسته میشد از آنان که جهاد کنید، اجابت میکردند، حاج قاسم چهل سال در حال جهاد بود، یک روز و دو روز نبود. اینکه امام میفرماید این مردم بهتر از مردمان دوران پیامبر هستند. واقعا هست. مردم زمان حضرت علی تحمل ۵ سال جهاد با ایشان را نداشتند و هر روز یک بهانه میآوردند. آن شکوائیههای امام علی(ع) را ببینید. حاج قاسم چهل سال بیوقفه جهاد کرد و حاج قاسم ها…
حاج قاسم مصداق و نمود و نماد این جریان و تفکر است. بعد در ادامه بیان میفرمایند که این رو میخوام عرض کنم که اون چیزی که بیان میکنند. یکی از آنها چیست چرا این موفقیتها شکل گرفته است؟
یکی از جملات اصلی که بیان میکنند این است که، اینان کسانی بودند که در تبعیت از رهبری و اعتماد و اتکا به آن شک نداشتند. این یک طرف ماجراست، اما از سمت دیگر که حاج قاسم پیامش را با شهادت خودش داد.
این جمله حضرت خیلی عمیق است و من اصلا خواندم، گفتم این جمله دقیقا مصداق بارزش حاج قاسم است. اگر پیامی به دشمن میدهد. ببینید ما داریم، عرض کردیم که امروز آمریکا این نیست که یک کشور رقیب باشدبلکه در مقام دشمنی است.
حاج قاسم این پیام را چگونه میدهد؟ این جمله حضرت امیر(ع) مصداق حاج قاسم است، «و اُبردوا برئوسهم بالفجره».
به فاجرترین افراد اگر پیام میدهند آن پیام چیست؟ سر آنان است، بذل سر آن هاست و این را ما امروز دیدیم. این پیام شهادت حاج قاسم است.
اما آن نکتهای که شما سوال فرمودید را میخواهم توضیح بدهم. پس از شهادت، این عین آیه قرآن است. این پیام را من نمیگویم قرآن بیان میکند. اولا بیان میکند که، آن آیه مشهور که شاید همه ما شنیده باشیم که میفرماید: آنانی که شهید میشوند را مرده نگویید، آنان زنده هستند. در ادامهاش چه بیان میکند، بعد از اینکه میگوید در نزد پرودگارشان روزی میخورد. این پیام حاج قاسم به ماست به تعیبر قرآن، از خودمان نمیگوییم. قرآن میگوید «یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم»، این یستبشرون پیام بشارت میدهد به مردم، این پیام قرآن است.
من این را مطمئنم که امشب حاج قاسم دارد به ملت ایران این پیام را میدهد، این پیام چیست؟ این تعبیر خیلی زیبایی است از علامه طباطبایی میفرمایند و آیت الله جوادی هم ذیل این آیه میفرمایند.
این «یستبشرونَ»یعنی چه؟ یعنی اگر در این دنیا همهٔ هم و غمش مردمی بود و همراهانش بود و ایثار میکرد وقتی شهید میشود از خدا چه میخواهد؟
سوال میکند مردم چه میشوند؟ آن هم خبر سوال نمیکند، میگوید چه بشارتی برای این مردم خواهد بود «یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم». از خداوند شهدا چه میخواهند؟ پیام بشارت برای همان مردم میخواهد. بعد اینجا، آن تعبیر وجود دارد که «لم یلحقوا بهم»یعنی کسانی که با او بودند ولی به او نپیوستند.
امروز ملت ما نشان دادند که یک نفر، دو نفر با حاج قاسم نبودند. ۸۰ میلیون با حاج قاسم بودند و این پیام بشارتی که این شهید از خداوند میخواهد که خداوندا «یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم»، این چیست؟ دغدغه مردم را دارد که اینها چه میشوند، اینها که به من نپیوستند، این مردمی که چهل سال این مسیر را با این نظام با این انقلاب آمدند در سختیها در ناگواریها. آن وقت آن چیست؟ پیام قدرت
«یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»، نترستند و نگران نباشند. این پیام حاج قاسم به ماست.
در زمانی که آنها تمام ابزار خودشان را بکار میگیرند که مردم را بترسانند پیام پس از شهادت حاج قاسم به تعبیر قرآن کریم این است که نترسید و نگران نباشید.
بعد در ادامه آیه، آنجایی که خداوند میفرمایند«لا اضیع عملا»، خداوند ضایع نمیکند این رفتار این همه مومن را، با این همه مردمی که میآیند در خیابانها. این، آن موفقیتهای بزرگ را ان شاءالله رقم خواهد زد.
این پیام حیات حاج قاسم بود که نشان داد میتوان ایستاد و پیش رفت. آن پیام شهادتش بود که سرش را برای فجره فرستاد و این نیز پیام پس از شهادتش است که نترسید و نگران نباشید.
این بشارتی است که خداوند میدهد به شهدای ما برای مردم ما.
ببینید سوال خیلی خوبی فرمودید. اگر اجازه بدهید من اینجا یک توضیحی عرض کنم.
این قابل انکار نیست که آمریکاییها یک راهبردی دارند این راهبردشان را هم اعلام میکنند همانطور که عرض کردم و هم دارند اعمال میکنند. راهبردشان نیز فشار حداکثری است. خب این فشار را برای چه آوردند؟ فشار که خودش موضوعیت ندارد برای اینکه به یک نتیجهای برسند، میخواهند آن نتیجه بدست بیاید. برای آنکه آن نتیجه بدست بیاید آنان دو نیاز دارند. در راستای آن راهبرد و برای آنکه به آن نتیجه برسند دارند دو کار دیگر نیز انجام میدهند. این دو کار چیست؟
یکی این است که ملت ایران در برابر فشار آنان منفعل باشد و اقدامی انجام ندهد. آنان میگویند که فشار باید یک طرفه باشد نه اینکه دو طرفه باشد. لذاست که آنها عصبانی میشوند از اینکه میبینند نه ملت اینگونه نیست که بگوید خب آنها فشار میآورند و من هم باید این فشار را بپذیرم. ملت با تمام قدرت از حقوق خودش، از منافع خودش، تمامیت ارضی خودش دفاع میکند.
شما دیدید که پهباد او به محض اینکه وارد قلمرو شما میشود مکث نمیکند. اینطور نیست که بگوید خب حالا این کار را هم انجام میدهم. او دیده است این را، ملتی است که با قدرت از خودش دفاع میکند.
اگر کسی به کشتی او بخواهد تعرضی بکند میداند که چگونه این ملت جواب او را میدهد. خب او این را دیده است.
لذا یکی از کارهایی که برای فشار حداکثر انجام میدهد این است که فشاری که من به ملت ایران میآورم برای من هزینه نداشته و یکطرفه باشد. خب ملت این را نمیپذیرد. هیچ شخصی و هیچ عاقلی این را نمیپذیرد.
بنده بحثم این است که کدام عاقلی در دنیا میگوید در یک جنگ، که او خودش میگوید جنگ اقتصادی و رسما اعلام میکند. الان که خودتان میبینید وارد عرصه سخت میشود و رسما انجام میدهد. بعد مثلا این یکطرفه انجام بشود. او انجام بدهد و از این طرف جوابی داده نشود.
پس اولین کار این است که ملت ما حتما اهرمهای قدرت خودش را در دفاع از خودش به خوبی استفاده خواهد کرد. در همین ابعاد اقتصادی، رسانهای، فرهنگی و همه ابعاد و حتی دفاعی. همانطور که در ماجرای پهباد آن را نشان داد.
این طور نیست که ابایی داشته باشد در این موضوع و هنر حاج قاسمها این بود که میشناختند قدرت خودشان را، میدانستند توانمندیهای خودشان و نقاط ضعف طرف مقابل را و اینکه چگونه میشود او را به زانو درآورد.
خب این یک بحث.
نکته دومی که مطرح میکند در راستای راهبرد فشار حداکثری که دو چیز نیاز دارد. یک اینکه شما را پشیمان کند که دفاع کنی از حقوق خودت، خب این میبیند که این موضوع جواب نمیدهد. امروز ملت ما جواب دادند که اینطور نیست. فریاد انتقام، انتقامی که ملت ما امروز یکپارچه بیان میکنند برای چیست؟ برای همین موضوع است. ملت ما یک برخورد فعال را طلب میکند. چون میداند که انقلاب ما بر این مبنا و بر این رویکرد بوده است که توانسته این موفقیت را بدست آورد.
اگر این برخورد نبود آیا خرمشهر آزاد میشد؟
ملت ما وقتی میبیند کسی دشمنی میکند نمیگوید که حالا بیاییم با او بنشینیم و گفتگو کنیم ببینیم آیا با گفتگو میشود او از خرمشهر خارج بشود یا نه؟!
این یک بحثی است، حالا نکته دومی که او بیان میکند چیست؟
این است که میگویند اگر آمریکا فشار حداکثری میآورد شما هم نباید اقدام متقابل انجام ندهی و هیچ هزینهای بر آمریکا تحمیل نکنی و هم اینکه میخواهند بیایید و بنشینید تا من دوباره املا کنم یک چیزهایی را و بعد تو امضا کنی، او این را میخواهد.
میبینید به صراحت دارد بیان میکند.
یک بحث این است مگر کسی که در مقام دشمنی است قابلیت گفتگو دارد؟! شما که یک توافقی را که خودتان انجام دادید و خودتان ۱۵ بار میگویید که ایران تمام تعهدات خودش را انجام داده است، نتیجه آن چه شد؟ کلا از توافق خارج شدید.
در مقابل با چنین دشمنی، عقلا چه میگویند؟! بنده یک بحث کاملا واقع بینانه را میگویم. چه رفتاری باید داشت؟
حالا جدا از آن حماسههایی که اسطورههای ما مانند حاج قاسم در فرمایش امیر المومنین(ع) هستند که اگر فجرهای و افراد فاجری که اینگونه توافق خودشان را زیرپا بگذارند، امام علی(ع) میفرمایند«ابردوا برئوسهم الی الفجره». آن وقت پاسخشان به او این نیست که حالا بیایید دوباره با هم بنشینیم و گفتگو کنیم و توافق دیگری بنویسیم و ببینیم تو چه خوشت میآید بلکه سرهای خودشان را برای او میفرستند همان کاری که قاسم انجام داد.
امروز بحث این است در جایی که منطقی وجود ندارد و کسی که با منطق زور میخواهد کار خودش را پیش ببرد«فاستکبروا فی الارض بغیر الحق». به او میگویند برای چه این کارها را انجام میدهی؟ میگوید «قالوا اشدوا منها قوه»، چون زور من بیشتر است. این یک منطق قدیمی است.
امروز به صراحت دارد این را بیان میکند. شما مشاهده کردید رئیس رژیم آمریکا، به صراحت بیان میکند که من نفت دوست دارم، I like oil))، من منافعم این است و بدنبال آن هستم. شما میبینید که متحدین خودش را هم تحقیر میکند و میگوید شما تا زمانی متحد من هستید که شیر بدهید.
خب در برابر چنین منطقی به جز منطق اقتدار میتواند جواب بدهد؟!
این، آن موضوع اصلی است، اقتدار یک ملت است که آنها را به عقب نشیتی وادار میکند. شما دیدید که وقتی پهبادش مور اصابت واقع شد آمد چه چیزی بیان کرد؟ همین شخصیتی که رجزهای واهی میخواند آمد گفت من از ایران تشکر میکنم که هواپیما دیگر ما که نظامیان ما درآن بودند را مورد اصابت قرار ندادند.
آن قدرت است که میتواند جواب بدهد.
سوال خوبی مطرح شد ببینید در برخورد با سایر قدرتها و دولتها هم نمیشودد یک نگاه سطحی و روزانه و مبتنی بر یک لبخند و یا یک اخم کرد. باید یک نگاه دقیق داشت، یک نگاه عمیق داشت. رفتار آنها را باید همانطور که دوستانی که میگویند باید واقع بین باشیم در سیاست خارجه، واقعیت رفتار را ببینیم.
من چند تا از این واقعیتها را عرض میکنم.
در همین موضوع توافق هستهای که انجام شد که خب حالا ایران، آن تعهدات را پذیرفت و آن کارها را انجام داد و تمام دنیا هم گفتند ایران تمام تعهدات خودش را انجام داده است.
همانطور که دیدید آمریکا به طور کل به زیر میز زد و از توافق خارج شد و نتوانست بگوید ایران تعهداتش را انجام نداده چون آژانس و تمام این کشورهای اروپایی اذعان داشتند که ایران به تمام تعهداتش پایبند بوده است. خب این از رفتار آمریکاییها که فعلا وارد بحثش نمیشویم چون سوال شما راجب اروپاست.
اروپاییها چه رفتاری در همین قضیه داشتند؟ خب مگر آنها یک طرف توافق نبودند؟! مگر نمیگفتند ایران تمام تعهدات خودش را انجام داده است؟
تا هم اکنون که بنده دارم خدمت شما عرض میکنم، در این فاصلهای که از اردیبهشت ۹۷ تا الان که بیش از یک سال و نیم گذشته است این سه کشور اروپایی حاضر نشدند رفتار آمریکا را محکوم کنند. حاضر نشدند حتی یک بار بگویند رفتار آمریکا نقض برجام است.
نقض که اصلا هیچی در حال حاضر کلا خارج شده است ولی آنها حاضر نشدند این کار را انجام بدهند. این را ببینید.
تنها جملهای که میگویند این است که، deaply repealed، ما خیلی متاسفیم.
میگوییم آمریکا را محکوم کن و بگو نقض برجام است میگویند نه این را نمیگوییم. اگر کسی توانست بیاورد که فلان کشور اروپایی این موضع آمریکا را محکوم کرد و در فلان جا گفت این نقض برجام است، همان برجامی که خودشان توافق کردند و خیلی به آن افتخار میکردند که مثلا این توافق انجام شد. خب کو؟ یک مورد بیاورند.
این کار را نکردند. تا همین امروز این کار را انجام ندادهاند.
اگر آن ماهیت رفتار طرف نشناسیم بعد رفتارهای دیگر آن را هم نتوانیم خوب تحلیل کنیم.
نه تنها موضع آمریکا در قبال برجام را محکوم نکردند بلکه بعد از مدتی طلبکار شدند. بیان میکنند که ایران باید به تعهداتش ادامه بدهد.
بنده اصلا بحثهای انقلاب و مباحث دینی میگذارم کنار. یک توافق، یک قرارداد بین المللی هم نمیگویم، در بنگاه فروش ماشین، اگر کسی یک قولنامهای بنویسد و یا یک همچین توافقی بکند. کجا گفته شده است که اگر مثلا شما پول یک ماشین را دادید و طرف مقابل مثلا ماشین را برداشت و فرار کرد به شما بگوید نه، شما باید مابقی پول را هم بدهید، قسطها را هم باید بدهید.
آنها به صراحت دارند چنین گفتهای را بیان میکنند. به صراحت سه کشور اروپایی چندبار نه اینکه اظهارات یک نفرشان اینگونه باشد. بیانیه رسمی و مشترک دادهاند که بله درست است که آمریکا از توافق خارج شده، نه آمریکا را محکوم میکنند و نه میگویند نقض برجام است، میگویند ایران باید به تعهدات خودش ادامه دهد.
شما دیدید یکی از این کشورها سفیرشان در تهران با وقاحت تمام، هفته پیش مردم ما را تهدید میکند که بله، ایران باید مواظب رفتارش باشد. چرا تعهداتش را ادامه نمیدهد، چرا تعهداتش را کاهش میدهد.
این در کجای منطق دنیا، این دوستانی که صحبت میکنند که آقا باید واقعیتها را دید باید منطقی برخورد کرد نباید احساسی برخورد کرد، بالاخره باید از حقوق ملت و منافع ملت دفاع کرد یا نباید دفاع کرد؟!
خب در اینجا چه کسی میتواند این را توجیه کند، چه کسی میتواند این را قبول کند. خب این رفتاری است که آنها دارند آن را انجام میدهند.
بعضیها میگویند آنان میخواهند اقداماتی را انجام بدهند ولی نمیتوانند. حالا یا میخواهند و نمیتوانند و یا نمیخواهند که من بنابر قرائن دیگر نظرم این است که ماهیت رفتار آنان این است.
شما که ادعا میکنید که در ردیف قدرتهای هستید یعنی چه؟!
شما همین الان راجب خیلی از بحثهای دیگر، چرا مثلا حتی زمانی که توافق را به اصطلاح آمریکا خارج نشده بود بانکهای شما با ایران کار نمیکردند؟ چرا شما همان تعهدات خودتان را انجام نمیدادید؟! خب این رفتار اروپایی هاست. همین اینستکس که میگفتند، خب پارسال اروپایی میگفتند میخواهیم یک کانال مالی راه اندازی کنیم و یک کاری بکنیم که مثلا جبران تعهدات قبلیمان باشد. جرا انجام نشد؟ یک سال و نیم گذشت. الان هم که دیگر صحبتاش هم نمیکنند و خودشان هم میگویند نه این چیزی نیست.
خب این ماهیت رفتار طرف مقابل است که آمده به شما گفته، این کارها را انجام بدهید و شما همه آن تعهدات را انجام دادهاید و آنها هم این موضوع را قبول دارند بعد هیچکدام از تعهدات خودش را که انجام نمیدهد. حتی حاضر نمیشود محکوم کند. خب این ماهیت رفتار را ببینید.
بعد حالا همینهایی که صدای مبارزه با تروریسمشان گوش فلک را کر کرده است. بله باید با تروریسم مبارزه کرد، همین بحثی که اخبرا مطرح بود راجب CFT، کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم.
بله آقا ببینید، مثلا باید مبارزه کرد با تامین مالی تروریسم، حالا تامین مالیاش هیچی، شما رسما خودتان رفتار تروریستی دارید. بیایند بگویند این رفتار به چه دلیل تروریستی نیست.
من میخواهم بگویم اگر ماهیت رفتار را نشناسیم، بعد حالا مثلا بگوییم لبخند زد فلان گفت، خب طبیعی است که نمیتوانیم تجویز صحیح داشته باشیم. اتفاقا اینجا واقعیت را ببینیم.
به صراحت بیان میکند، شما دیدید، یکی از این کشورها بیانیه داد که بله، اگر این اقدام انجام شده، این اقدام تروریستی را، میگوید این اقدام در خلاء حاصل نشده بلکه بخاطر فلان موضوع بود و رسما میگوید ما عقده گشایی کردیم.
عقده گشایی کردید؟! با ترور؟! بعد ادعای مبارزه با ترور دارید بعد ادعای این را دارید که بیایید بپیوند به فلان کنوانسیون؟!
خب شما اینگونه است رفتارتان، چگونه شما میتوانید قابل اعتماد باشید؟! چگونه میتوان قابل اتکا بود؟!
دیگر چه کسی این رفتار صریح تروریستی را میتواند انکار کند؟! این رفتار صریح امروز آن هاست.
بعد میبینید که بیانیه میدهند آن هم بیانیه رسمی، اظهارات رسمی. شما ببینید این بیانیه گستاخانهٔ برخی از این کشورها را.
این چه منطقی است بیایند آن را بیان کنند. من خواهشم این است از اساتید، حقوق دانان و کسانی که در عرصه دنیا هستند، آزادگان جهان. بیایند بگویند اگر یک توافقی شد و کسی تمام تعهداتش را انجام داد، حالا آمریکا را میگذاریم کنار، میگوییم ترامپ دیوانه است این سه کشور دیگر، اظهاراتشان، ادعاهایشان با چه مبنای منطقی با چه مبنای حقوق بین الملل، با چه مبنایی قابل توجیه است؟!
بعد آن وقت اینان بشوند الگو؟! جالب است بعد اینها بشوند مدعی دموکراسی؟! در عرصههای مختلف
از برکات خون این شهید عزیز همین است، شما میبینید رسوا کرد تمام ادعاهای باطل آنها را، در همین آزادی بیان، همین کسانی که بیان میکردند شما میبینید که تحمل یک تصویر حاج قاسم را ندارند در شبکههای اجتماعی و فضای مجازیشان.
این واقعیت است، اینها، آن چیزی است که امید میبخشد به ملت ما، که دشمن چقدر مستاصل است، چقدر ضعیف است که به ترور روی میآورند.
با شعار آزادی بیان که گوش فلک را کر کرده است تحمل یک تصویر را ندارد و آن را پاک میکند. اینها نشان میدهد که اتفاقا ملت ما در این راه پرقدرتی که در پیش گرفته است، این موفقیتهای بزرگی که تاکنون بدست آورده، اینها قابل تکرار است.
من فکر میکنم این جوانها هستند که امروز به ما پیام میدهند. اتفاقا یکی از موفقیتها و پیروزیهای انقلاب این بود. ببینید تمام تلاش آمریکا و دشمنان این بود که آن نسل دهه شصت تکرار نشود آن رشادتهای دهه شصت تکرار نشود.
در دهه نود چه دیدیم، حججیها را دیدیم، حججیها چه کسانی بودند؟ همین جوانانی که امروز هستند.
امروز من در همین مراسم تشییع جنازه، شاید دهها جوان آمدند و گفتند که انتقام میخواهیم، شُل نیایید ما هستیم به آقا پیام ما را برسانید.
اولا به نظرم آنها هستند که دارند به ما پیام میدهند و این پیام، پیام واقعی است، پیام امید است، پیام قدرت است، پیام اقتدار است برای ملت ما و واقعا این هست که آمریکا را عصبانی میکند که میبیند بعد از این همه کار، خب شما میدانید آن وقتی که در جنگ موفق نشد در فشار اقتصادی نتوانست آن موفقیت خودش را بدست بیاورد و میبیند ایران با قدرت ادامه میدهد چه کاری کرد؟
یکی از کارهایش همین بود، بیش از ۲۰۰ شبکه ماهوارهای راه اندازی میکند. ۲۰۰ شبکه ماهوارهای، یکی دو تا که نیست. فضای مجازی را که هر امکانی بود در اختیارش قرار داده است.
امروز با ۸۰ میلیون مردم روبروست که مجبور میشود برود پست همین جوان را نیز حذف کند. این به نظرم پیامی است که دشمنان ما گرفتند آن هم از همین نسل جوان ما.
این خواست ملت است، ببینید این چیزی که مطرح میشود برخی میگویند رفراندوم، رجوع به آرای عمومی، امروز ملت ما چه چیزی بیان کرد. دیروز در اهواز مشهد، امروز در تهران و قم، فردا در کرمان، اینها را دیگر رسانههای آنها نیز نتوانستند منکر بشوند.
ملتی آمده با تمام توان دارد ارادت خودش را به این شهید عزیز نشان میدهد و درخواست انتقام میکند. این فریاد انتقام انتقام را چه کسی گفت؟
انتقام یعنی اینکه باید دشمن را پشیمان کرد از کار خودش. اگر انتقام نگیریم دشمن جری میشود. ببینید اگر کسی، یک بحثی که ما در حقوق هستهای همیشه مطرح میکردیم این است، که اگر کسی به ناحق، به زور بیاید ساعت شما را بگیرد شما هم بگویید اشکالی ندارد آن وقت به همان دلیل عینک شما را هم میگیرد، کت شما را هم میگیرد. اینطور نیست که بگوید اخلاقا همین ساعت کافیست و من بروم. دشمن جری میشود.
یعنی اگر دشمنی احساس کند میتواند هزینهای تحمیل کند که برای او هزینهای نخواهد داشت، این چه میشود؟ باعث میشود برای شما امنیت بیاید؟ برای شما پیشرفت بیاید؟
دشمنی بیاید امنیت شما را بگیرد مانع پیشرفت شما هم بشود بعد هزینهای هم برایش نداشته باشد. خب این بعد جلوتر میآید. اگر دشمنی میخواست خرمشهر را بگیرد و شما میگفتید خب حالا خرمشهر را ولش کنید بعد میآمد هویزه را میگرفت تا سرخس هم میآمد. باید دشمن پشیمان بشود. این بحث بسیار مهمی است. باید دشمن را پشیمان کرد و این ابعاد مختلف دارد و هیچکدام هم نافی دیگری نیست.
امروز همانطور که عرض کردم پیام را که ملت ما هم به حاج قاسم دادند که حاج قاسم تو بدان که راه با قدرت ادامه پیدا خواهد کرد. هم به دشمنان حاج قاسم دادند و آنها را ناکام گذاشتند با این حرکتی که داشتند.
عرض کردم به تعبیر قرآن هم حاج قاسم هم به ما پیام داد و از خداوند برای ما پیام بشارت گرفت. این تعبیر قرآن است «یستبشرون». شهدا میروند از خدا پیام بشارت میخواهند برای مردمشان، برای کسانی که با آنها بودند. آن وقت این پیام هم خداوند به شهدا داد برای مردم ما که نترسید و نگران نباشید.
